» خيابانهاي طهران قدیم (1)
جلال فرهمند
farahmand@www.iichs.org
بيش از دويست سال پيش كه طهران به پايتختي انتخاب شد كسي باور نميكرد اين روستا كه چون نوزادي در پاي توچال و بين درختان بلند چنار آرميده است بعدها به غولي تبديل شود كه كسي را ياراي بازايستادنش نباشد.
سال 1212ق طهران فقط 15 هزار سكنه داشت كه سه هزار نفر آن سپاهي بودند. كاخهاي اولين شاه قاجار يك چهارم شهر مساحت داشت! تا اين زمان روستاي كوچك طهران به شهركي تبديل شده بود و همچنان به برج و باروي شاه طهماسبي خود ميباليد. فتحعلي شاه نيز تغييراتي در آن ايجاد كرد ولي علاقه اصلي وي به كاخهاي حومه شهرش بود تا توسعه شهر و محمدشاه نيز همچنين.
معمار اصلي توسعه طهران را به حق بايد ناصرالدين شاه ناميد كه سلطنت طولاني وي مجال انجام تغييرات زياد در داخل شهر را فراهم كرد. سفرهاي متعدد وي به اروپا موجب آن شد كه حقارت پايتختش را نسبت به پاريس، لندن، وين و حتي رقيب همسايهاش استانبول درك كند و اين به مزاق سلطان صاحبقران خوش نمينشست.
فرمان تخريب حصار صفوي صادر شد و طهران به “حصار ناصري“ مسلح شد هر چند كه دوره برج و باروسازي گذشته بود ولي به هر حال دوازده دروازه طهران به عدد ائمه شيعه تنها راههاي ورود و خروج شهر گرديد و شهر از چهار طرف حصار قديمي رو به توسعه رفت. بزرگ شدن شهر و بعد مسافتها ايجاد شبكهاي از خبابانها را ميطلبيد كه دسترسي به مكانهاي اداري و اقتصادي شهر را آسان كند. تا آن موقع تنها معابر شهر كوچههاي كج و معوج و مخروبهاي بود كه مملو از آدم و حيوانات باركش و زباله و گرد و خاك بود. هر چند كه بسياري از اين معابر تا سالها بعد نيز باقي ماند.
ولي سلطان صاحبقران اين امر را حداقل در اطراف ارگ سلطنتي نميپذيرفت. چندسال قبل از تخريب حصار صفوي دستور آجر فرش كردن برخي از معابر و از جمله معابر اطراف ارگ سلطنتي را صادر كرده بود. و اين امر دليلي نداشت مگر كالسكههاي سلطنتي كه راه هموار ميطلبيدند. فرمان سلطنتي براي آزاد شدن استفاده عموم از كالسكه آغاز راه بود:
سيزدهم ذيحجه 1267:
چون همت ملوكانه.... مصروف بر اين است كه اسباب آسودگي و استراحت و تسهيل امور، كه در بعضي از دولتهاي فرنگستان معمول است، در دولت عليه نيز شيوع يابد، از جمله كالسكهسواريست كه پيش از اين قرار نبود كه هر كس داشته باشد، در اين اوقات، مقرر فرمودند كه هر كس بتواند كالسكه به راه بياندازد و سوار بشود از چاكران دولت عليه و اعيان و رعايا، در سفرها يا در موكب ملوكانه مأذون است.
فرمان بعدي مهمتر بود چون كالسكه بي راه معني نداشت!
بيست و هفتم ذيحجه 1267:
چون در اين اوقات قرار شده است كه روز به روز كالسكهها در شهر طهران زياد شود و بايد راه عبور كالسكه هموار و خوب باشد لهذا، قرار شده است كه كوچههاي ارگ پادشاهي را كلاً سنگفرش نمايند، به طوري كه هم عبور اسب و كالسكه به آساني بشود و هم پياده به استراحت بگذرد.
تير طپانچه ميرزارضا كرماني نگذاشت كه « شاه شهيد» اتومبيل آتشي را دشت نمايد. ولي مظفرالدين شاه اولين سوقاتش كالسكه آتشي يا اتومبيل بود كه تحولي بزرگ براي طهران و ايران شد. ماشينهاي اوليه قدرت مانور چنداني نداشتند و حتماً جادهاي هموار طلب ميكردند. شايد عدم وجود خيابانهاي مستقيم و مرتب موجب آن گرديد كه در اوايل استقبال چنداني از آن نشود.
با روي كارآمدن خاندان پهلوي مدرنيزه كردن تهران به سبك اروپايي در اولويت قرار داشت. حكومت مدرن به سنت كاري نداشت. اولين پيامد آن تخريب دروازههاي زيباي طهران بود. خندقها پر شد و به جاي آن خيابانهاي عريض و طويل شرقي غربي و شمالي جنوبي نشست. شهردار مستبد رضاخاني يعني بوذرجمهر تخريب ظالمانه و بي حساب و كتابش را شروع كرد كه بسياري از بناهاي نفيس تهران در نتيجه حمله مغولوار و بي حساب و كتاب وي تخريب شد. يادگار وي خيابان بوذرجمهري است. حال ديگر طهران، تهران شد و خيابانهاي لازم براي عبور و مرور ماشين فراهم شده بود.
پس از كودتاي 28 مرداد و انتقال خاندان پهلوي به محلات بالاي شهر جادههاي دسترسي به شميران گسترش يافت. با انجام بي حساب و كتاب اصلاحات ارضي در ايران دهه چهل مسيرحركت مهاجرين روستايي به تهران شروع شد. شهركهاي حاشيهاي شكل گرفت و با افزايش قيمت نفت و سرازير شدن به تهران، جمعيت چند برابر شد. همه به دنبال پول بودند. نوكيسهها مظاهر تمدني جديد را سوار شده و در خيابانهاي عهد بوق كه به درد همان كالسكه سواري ميخورد يورتمه ميرفتند. سال 56 سال خفگي تهران بود. هر چند تلاشهايي براي ايجاد بزرگراهها و اتوبانها شكل گرفت ولي همه نوش داروي پس از مرگ سهراب شد. محققين تاريخ يكي از علل نارضايتي مردم را از رژيم پهلوي همين ترافيكهاي واقعاً سنگين تهران ميدانند.
به هر حال چنارستان طهران تبديل به بيابانهايي از آسفالت گرديد و تنها يادگاري كه باقي ماند عكسها و خاطرات افراد كهنسال از خلوتي و سكونت آن روزهاي طهران است.
خيابانهاي طهران قديم (2)
|
|
|
|
حركت شتر نقاره در يكي از خبابانها در اواخر دوره قاجاريه
|
اسكورت كالسكه رضاشاه
به وسيله امراي ارتش
در خيابان علاءالدوله
|
|
|
|
|
|
|
|
نمايي از خيابان پهلوي (وليعصر) ـ تقاطع خيابان تخت جمشيد (طالقاني) -1307
|
حركت واگن اسبي در خيابان لالهزار
|
|
|
|
|
|
|
خيابان پهلوي (1312)
|
خيابان لالهزار
|
|
|
|
|
|
|
|
خيابان فردوسي
|
خيابان نادري، چهارراه استانبول و نمايي از ديوار سفارت انگليس
|
نمايي از خيابان شاهآباد
و چهارراه استانبول
|
|
|
|
|
|
|
تقاطع لالهزار و خيابان استانبول
|
خيابان پهلوي و تقاطع سپه
|
نمايي از تهران، خيابان انقلاب و چهارراه كالج
|
_______________________________
منابع:
تاريخ اجتماعي تهران در قرن سيزدهم. جعفر شهري، ج 2.
اولينهاي تهران. سيروس سعدونديان.
تهران پايتخت دويست ساله. زيرنظر شهريار عدل و برنارد اوركاد.
|