ماهنامه شماره 15 - صفحه 7
 

» ايلات و عشاير

 مختار حديدي

 

ايل واژه‏اي است مغولي و تركي به معناي دوست، يار، همراه و همقبيله، و عشيره كه مترادف با ايل استعمال شده، واژه‏اي است عربي به معناي بني اعمام و نزديكان از جانب پدر كه جمع آن عشاير و عشيرات است. عشيره اسم فارسي ماخوذ از زبان عربي به معناي خويشان، نزديكان، تبار، اهل خانه، و طايفه است. واژه ايلات (جمع ايل) براي نخستين بار در زبان فارسي در زمان ايلخانيان به كار رفته كه منظور از آن طوايف صحرانشين و نيمه صحرانشين است.

  

در ايران جمعيتي را عشايري به حساب آورده‏اند كه داراي وابستگي ايلي بوده به زندگي كوچ روي با معيشت غالب شباني اشتغال دارند. اين جمعيت را به سه گروه عمده تقسيم كرده اند. كوچ‌نشينان، نيمه كوچ‏نشينان و رمه‏گردانان. كوچ‌نشينان شامل افرادي هستند كه در ييلاق سرپناه ثابتي ندارند وابستگي آنان به زمين زراعي بسيار اندك، كشت و كارشان ديم و قلمرو زيستي آنان در اراضي حاشيه‏اي يكجانشينان است. نيمه كوچ‏نشينان جمعيتي عشايري‏اند كه عمدتا قشلاق را در ساختمان و يا در آباديهاي قشلاقي و ييلاق را در چادر به سر مي‌برند اين گروه نسبت به كوچ‏نشينان وابستگي بيشتري به زمين دارند. خصوصاً در قلمرو قشلاقي خود داراي آب و زمين زراعي بوده و در قشلاق در آباديها ساكن اند و مانند روستاييان زارع و باغدار هستند. رمه‌گردانان از مراتع طبيعي ييلاق استفاده مي‌كنند و به پرورش دام با بردن رمه ها به مراتع بدون همراهي اعضا  خانواده اشتغال دارند در اين شيوه دامها همراه چوپان يا بعضي از اعضاي  خانوار به مراتع برده مي‌شوند پس از پايان دوره بهره‏برداري از مراتع دامها به آباديهاي قشلاقي مراجعه و دوره قشلاقي را در طويله و از طريق تعليف و تغذيه دستي مي‌گذرانند.

 

بر اساس اطلاعات سرشماري در تيرماه 1366 در كل مناطق عشايري استانهاي كشور 96 ايل و 547 طايفه مستقل سرشماري شده اند. تعداد جمعيت كوچنده كشور در سال 1366 برابر 1152099 نفر بوده است. قلمرو زيست عشاير كوچ‏رو ايران عمدتاً در امتداد سلسله جبال زاگرس و در استانهاي آذربايجان شرقي و غربي، باختران، خوزستان، لرستان، ايلام، چهارمحال بختياري و كهكيلويه و بويراحمد، فارس و خراسان و سيستان و بلوچستان و سمنان و نقاط مركزي ايران است.

     

در دوران حكومت قاجار گرچه مناطق وسيعي از پادشاهي قاجار عشايرنشين بود تدريجا از قدرت ايلات كاسته و بر اقتدار دولت مركزي افزوده شد. ايلات در زمان سلطنت قاجاريه گاه طعمه مناسبي براي دسيسه‏چيني دولت انگليس به حساب مي‏آمدند و اين دولت با سياستهاي استعماري خود عشاير را عليه دولت مركزي تحريك مي‌نمود و يا از آنان در جهت حفظ منافع تجاري خود استفاده مي‌كرد. چنانچه در پي كشف نفت در خوزستان كمپاني نفت ايران و انگليس و شيخ محمره و بختياريها از سوي ديگر با يكديگر توافق نمودند كه عشاير از مناطق نفتي حراست كنند و نيروي انساني مورد نياز كمپاني را فراهم نمايند. و گاه نيروي مقاومتي عليه سلطه استعمار شمرده مي‌شدند. پس از فتح هرات توسط قواي ناصرالدين شاه دولت انگليس براي تهديد دولت ايران بندر بوشهر را مورد حمله قرار داد در جريان مقاومت اهالي، عشاير قشقايي به كمك سربازان و مردان دلير تنگستان در برابر حملات قواي انگليس ايستادگي كردند و حماسه‏ها آفريدند.

   

در جنبش مشروطه نيز برخي از ايلات به هواداري از مشروطه برخاسته و در استقرار مجدد دولت مشروطه نقش ايفا كردند.

 

با توجه به تغييرات گسترده در ساختار سياسي اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي جامعه روند اسكان در ميان ايلات تسريع گرديد و تغييرات بنيادي در همه وجوه زندگي ايلي پديد آمد كه عمده ترين آن تغيير در سازمان و نظام كهن ايلي و عشايري است.

   

ساخت قدرت در ايلات ايران معمولاً هرمي شكل و نهاد رهبري منبعث از ساخت خويشاوندي و سلطه پدرسالارانه  است. رهبري از بطن نظام خويشاوندي نشات گرفته و حافظ بقا و تحكيم روابط خوني است. توزيع قدرت سياسي و اداري با تقسيمات درون سازمان ايل متناسب است. در راس ايل، ايلخان با اختيارات نامحدود، در راس طايفه ها كلانتران و در راس تيره كدخدايان قرار مي گيرند.

   

اقتصاد عشيره‏اي تنها در چارچوب مالكيت دسته‏جمعي بر چراگاهها و تجزيه ناپذيري آنها و نيز سلطه پدرسالارانه بر واحدهاي اقتصادي قابل درك است. روابط روزمره اعضا عموماً از طريق روابط خويشاوندي و مالكيت جمعي بر زمين شكل مي‏گيرد، و موقعيت افراد در درون ساخت خويشاوندي، روابط متقابل اقتصادي آنان را مشخص مي نمايد. مالكيت خصوصي (به شكل مالكيت بر اشيا منقول، دام و چادر) در نظام كوچ‏روي وجود دارد. كه به وسيله هنجارهاي روابط خويشاوندي محدود شده، توسط توافقهاي ازدواج، تقسيم ميان پسران به هنگام رسيدن به سن بلوغ، توزيع مجدد از طريق عامل رهبري و مبادلات جنسي از يكي يه ديگري منتقل مي شود.

 

توليد عشيره‌اي نسبتا يكنواخت (محصولات دامي، زراعي و تا حدودي صنايع دستي)، ابزار بسيار ابتدايي و تخصص در نازلترين سطح است. تقسيم كار در ميان عشاير نه بر مبناي تخصص بلكه به سبب پايين بودن سطح تكنولوژي و سنتهاي اجتماعي بر مبناي سن و جنس است.

  

ادبيات عشاير نيز رنگ و بوي طبيعت سرزمين اش را دارد. اين اشعار صداي كوه، صحرا، مرتع، گياهان، پرندگان و صداي طبيعت است. و…

اي كوههاي پر برف

و اي قله‏هاي مه آلود

بر ايل ما چه گذشت

اي كوههاي پر پر برف

و اي قله هاي مه آلود

بر آن ايل كه در دامن شما

خيمه‏هاي رنگين مي افراشت

چه گذشت؟

…..

اي كوههاي بلند

اي جانم به فداي خاك و سنگتان

راه قله‏هايتان را نشانم دهيد

تا چون طرلان بر سينه‏‏تان پرواز كنم

شايد از فراز آن ايلم را بيابم.

نمايي از زندگي ايل قشقايي

نمايي از چادرهاي ايلات

نمايي از كوچ، زندگي و زيست افراد ايل قشقايي

     

 

عده‏اي از چلبي‏هاي طايفه الوار كردستان در دوره قاجاريه

عده‏اي از خوانين ايل بختياري و فرزندان ايشان در اواخر دوره قاجاريه

چند تن از زنان و كودكان ايل قشقايي در مقابل چادر محل سكونت خود

     

 

عده‏اي از سران و خوانين مسلح ايل قشقايي در عهد قاجاريه

 

جمعي از زنان و كودكان بختياري در يك مراسم جشن، در اواخر دوره قاجاريه

  __________________________________

 برگرفته از: عشاير ايران، نصرالله كسرائيان / زيبا عرشي

تصاوير: آرشيو عكس مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org