ماهنامه شماره 14 - صفحه 2
 

» حافظ‏ الاصوات

 

جلال فرهمند

Farahmand@www.iichs.org

 

حدود صد سال پيش يعني به سال 1323ق مطابق با سال 1905 ميلادي فرمان جالبي از سوي مظفرالدين شاه صادر مي‏شود كه مضمون آن بيانگر ترويج و اشاعه دستگاه نوظهور گرامافون در ايران است. فرماني كه شايد نظير آن از سوي هيچ پادشاهي به جز مظفرالدين شاه صادر نگردد. مردم به حفظ و نگهداري آثار گذشته و خصوصاً اصوات از قرنها قبل از صدور اين فرمان علاقه نشان مي‏دادند چنانكه تا پيش از اختراع گرامافون در سال 1877 دستگاههاي متنوعي براي پخش صدا ابداع گرديده بود كه نواهاي موسيقي را به شكل مصنوعي پخش مي‏كرد ــ منظور همان جعبه‏هاي موسقي است ــ ولي بشر در حسرت ضبط صداي خود و شنيدن آن بود و اين اصوات وي را راضي نمي‏كرد. با همت اديسون به اين آرزوي ديرينه جامعه عمل پوشانده شد و تا اوايل شروع قرن بيستم گرامافون با كوشش متخصصان فني چنان اصلاح شده بود كه قدم به خانه‏هاي مردم متوسط‏ الحال گذاشت.

 

اين محصول جديد شايد حدود ده سال پس از اختراعش به ايران وارد شد و طبق معمول نيز سر از دربار درآورد و ناصرالدين شاه اولين استفاده‏كننده آن بود كه با چگونگي استفاده از آن آشنايي داشت. وي در سفرنامه‏اش به اروپا ــ سومين سفر ــ به سال 1889 نمايشي را كه به منظور آشنايي وي با جديدترين اختراعات قرن ترتيب داده بودند چنين شرح مي‏دهد:

 

         ... بعد يك شخص آمريكايي كه صاحب فنوگراف است، آمد جلوي ما ايستاد و خطابة مفصلي در تعريف فنوگراف خوانده ناظم‏الدوله ترجمه كرد. بعد فنوگراف را وسط مجلس حاضر نمود، معلوم شد اين نوع فنوگراف غير از فنوگرافي است كه در طهران ما داريم. هم سهل‏تر و هم صدا را بهتر پس مي‏دهد. اول صداي موزيكي كه در او داده بودند پس داد خيلي خوب و واضح بود بعد حرف زدند همان طور پس داد. بعد به مهدي خان آجودان مخصوص فرموديم كه توي فنوگراف حرف بزن، دو بيت شعر حافظ خواند كه اين است:

       اگر چه باده فرح‏بخش و باد گلبيز است       

       به بانگ چنگ مخور مي كه محتسب تيز است

       صراحيي و حريفي گرت به دست افتد         

       به عيش كوش كه ايام فتنه‏انگيز است

       همه را همان‏طور جواب داد. صاحب فنوگراف وعده داد كه يك دستگاه فنوگراف همين‏طور براي ما تقديم نمايد.

 

در كتاب المآثر و الاثار محمدحسن اعتمادالسلطنه جزو وسايلي كه در آن ايام به ايران وارد شد علاوه بر ميزان الهوا، ميزان الارتفاعات، ميزان الحركه از “حافظ الاصوات “ يا گرامافون هم يادي شده است.

 

با شروع پادشاهي مظفرالدين شاه اندك اندك اين دستگاه علاوه بر دربار در خانه‏هاي اعيان و اشراف نيز ديده شد. چنانكه در زندگي معيرالممالك در سالهاي 1316ق آمده است وي در ايام استراحت در ملك خود واقع در مهرآباد علاوه بر پرداختن به علاقه‏هاي شخصي خود چون گلكاري با دو دستگاه گرامافون خود شبها به ضبط آثار اساتيد موسيقي ايراني آن زمان مشغول بود كه نمونه‏هايي از آن تا اين زمان حفظ شده است. البته بايد در اينجا به اين نكته اشاره كرد كه گرامافوني كه تا اين زمان  در ايران از آن استفاده مي‏شد از گرامافونهايي كه بعدها به وسيله عامه مردم استفاده مي‏شد و متشكل از يك صفحه مدور كه سوزني روي آن مي‏گشت و صدايي خارج مي‏شد فرق مي‏كرد زيرا آنها دستگاهي بودند ساده كه متشكل از يك شيپور قيفي شكل و استوانه‏اي مومي كه سوزني روي آن حركت مي‏كرد. اين دستگاه فنوگراف خوانده مي‏شد هم قابليت ضبط و هم پخش را داشت ولي گرامافونهاي بعدي فقط قابليت پخش صدا را داشتند. و از صفحاتي كه در استوديوها ضبط شده و تكثير مي‏شدند استفاده مي‏كردند. بدين لحاظ با استفاده از گرامافونهاي قديمي صداي افراد زيادي ضبط گرديد. در سال 1324 كه مظفرالدين شاه اولين مجلس شوراي ملي را افتتاح كرد صداي وي به وسيله همين فنوگرافها بر روي استوانه مومي ضبط شد كه هنوز هم قابل شنيدن است. پس از صدور فرمان اشاعة گرامافون در ايران اولين شعبه فروش و تكثير صفحات آن در سال 1324 (1906م) به وسيله شركت گرامافون و ماشين تحرير در ايران تاسيس شد. پس از داير شدن نمايندگي شركت مذكور در تهران ضبط و توليد صفحه از اجراي هنرمندان ايراني آغاز شد و صفحه ضبط شده اصلي جهت تكثير به يكي از شعبه‏هايي كه داراي امكانات تكثير بودند به خارج از ايران ارسال مي‏شد و پس از تكثير در ايران توزيع مي‏شدند.

 

گزارش اولين ضبط صدا در ايران چنين بود:

 

         نوازندگان يا اجراكنندگان، به طور منفرد يا دسته جمعي، در اتاقي به نام استوديو حاضر مي‏شدند و در مقابل دهنه فراخ شيپوري كه انتهاي باريك آن از درون پرده‏اي به اتاق ضبط منتهي مي‏شد قرار مي‏گرفتند و به اجراي برنامه مي‏پرداختند. در بعضي موارد، عمل ضبط در خود استوديو انجام مي‏گرفت و به همين دليل، دستگاه ضبط كننده نيز در همان محل اجرا مستقر مي‏گرديد. در مواردي كه تعداد اعضاي همنواز بيش از حدود چهار نفر بود، عمل اخذ صوت در شيپور ضبط كننده به طور مطلوب انجام نمي‏گرفت و نه تنها صداي سازهايي كه در نزديكي دهنة شيپور قرار داشتند قوي‏تر ضبط مي‏شد، بلكه صداي مذكور صداي سازهايي را كه دورتر قرار داشتند، تحت‏الشعاع قرار مي‏داد و برخي از سازهايي كه به‏طور طبيعي صداي قوي نداشتند، در جريان ضبط، توليد اشكال مي‏نمودند. براي بهتر ضبط شدن صدا، به گوينده يا خواننده و نوازنده توصيه مي‏شد كه برنامة خود را با صداي بلندتر از حد معمول اجرا كند تا صدا توانِ مرتعش كردن سوزن و ديافراگم ضبط را داشته باشد و ضبط و پخش امكان‏پذير باشد. البته بايد متذكر شد كه كل عمليات فوق در ايران بدون برق و دستي انجام مي‏شد.

 

فرمان را با هم مي‏خوانيم:

 

چون انجمن ضبط اصوات در آمريك گرامافونهاي بسيار ممتاز خودشان را با ماشينهاي پسنديده از لحاظ نظر انور شاهانه گذرانده و مراتب مراقبات خود را در تكميل و ترويج اين صفت مشهود حضور هميون داشته بودند لهذا براي تسهيل فروش و حمايت مخصوصه ملوكانه از اين سوسيته به موجب صدور اين فرمان مبارك سوسيته آنونيم 1 مزبور را به سمت فورنيسري 2 مخصوص خودمان مباهي و سربلند فرموديم كه از شمول اين مرحمت ملوكانه بين‏الامثال و الاقران سربلند بوده و در ترقي و تكميل اين صنعت مراقبات كافيه به عمل آمدند. مقرر آنكه اولياي دولت عليه در پيشرفت مقاصد حقه و ترقي و توسعه اين كارخانه مساعدت و همراهي به عمل آورده در عهده شناسند.

 

في شهر ذي‏القعده الحرام 1323

]مظفرالدين شاه[

 

(1)

  

 

 

__________________________________

 

1. سوسيته آنونيم société Anonyme  به معناي شركت سهامي است.

2.فورنيسري Fournisseur  به معناي فروشنده انحصاري است.

 

منابع :

تاريخ تحول ضبط موسيقي در ايران، ساسان سپنتا، موسسه فرهنگي هنري ماهور، تهران، 1377.

تاريخ موسيقي ايران، روح‏انگيز راهگاني، انتشارات پيشرو، تهران، 1377.

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org