ماهنامه شماره 45 - صفحه 6
 

 

 

» پزشك تاجرپيشه

 

جلال فرهمند

Farahmand@www.iichs.org

 

دربار ايران پزشكان خارجي زيادي به خود ديده است كه عمده آنان فرانسوي بودند. اولين آنان دكتر لابا است كه به مدت 2 سال پزشك مخصوص محمد شاه بود. پس از وي دكتر كلوكه به استخدام دربار در آمد. وي علاوه بر مداواي محمد شاه مجالس درس پزشكي براي تعدادي از جوانان مستعد ايراني برپا مي كرد.

 

اولين دكتر دربار ناصرالدين شاه دكتر طولوزون بود. وي طي قراردادي پنج ساله به استخدام دولت ايران در آمد. البته اين قرارداد تا پايان عمر ناصرالدين شاه به طول انجاميد. وي در كليه سفرهاي برون مرزي شاه حضور داشت و ارج و قرب فراواني در دربار پيدا كرده بود به طوري كه حتي برخي پزشكان خارجي ديگر چه فرانسوي و چه غير آن از طريق اين پزشك به ايران راه مي يافتند. وي مدتي سرپرستي شعبه طب مدرسه دارالفنون را نيز در اختيار داشت.

 

قدرت وي چنان افزايش يافت كه حتي دامادش مسيو لومر معلم موسيقي دارالفنون در اواخر عهد ناصري دستي در اعطاي امتيازها و كارسازي آنها به اشخاص خارجي و خصوصاً انگليسيها داشت و از اين طريق مداخل فراواني براي خود به هم زده بود.

 

ظواهر امر چنان مي نمايد كه وي فقط در كسوت پزشكي باقي نماند. آن زمان خوزستان و منطقه اهواز كه بسيار از حوزه ممالك محروسه و پايتخت دور مي نمود و به تبعيدگاهي بيش نمي مانست مورد توجه بيگانگان قرار گرفته بود. هر چند عوامل بيگانه اي چون بارون رويترز با شامه تيز اقتصادي خود پي به منابع زيرخاكي آن برده بود و مي دانست در اين بيابان پهناور طلاي سياه خفته است. وي با زرنگي، در عصر اعطاي قراردادها قراردادي ظالمانه با پيش كشهاي فراوان از شاه گرفته بود.

 

هر چند حاكمان ايران پي به اهميت موضوع نبرده بودند ولي كشورهاي رقيب ديگر ارزش اين قرارداد را مي دانستند و در صدد مقابله با آن برآمدند. چه كسي براي اين كار مناسب تر از فردي نزديك به شاه و دربار بود؟ مسيو طولوزون.

 

وي در اواخر قرن سيزدهم قمري خواهان سرمايه گذاري در خوزستان بود. رقيبش رويترز ولي رقيبي گردن كلفت بود و با كمك عوامل خود در طهران جلو هر گونه رقابتي را مي گرفت به طوري كه تلاشهاي طولوزون به جايي نرسيد. نامه گلايه آميز طولوزون به ناصرالدين شاه خواندني است. وي در اين نامه ناراحتي تلويحي خود را از سرمايه گذاري نكردن در آن منطقه و هدر رفتن پولش ابراز مي كند ولي اين ظاهر نامه اوست. لحن نامه خبر مي دهد از سر ضمير!

 

نامه تلخ و گلايه آميز طولوزون به شاه را مي خوانيم:

 

 

 صفحه 1

صفحه 2

 

__________________

منابع:

1. فصلنامه تاريخ معاصر ايران، سال 9، شماره 34 .

2. تاريخ مؤسسات تمدني جديد در ايران، تأليف دكتر حسين محبوبي اردكاني.

3. روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر اول فرنگ، به كوشش فاطمه قاضيها.


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org