» پوشاك ايلها ، چادرنشينان و روستائيان ايران
مختار حديدي
كشور ما ايران با داشتن بيش از بيست نوع پوشاك مردان و زنان بسان يك سفرة بزرگ پوشاك است كه ساكنينش در زندگاني روزانه خود پوشاك محليشان را عرضه ميكنند.
شگفت در اين است كه ارتباط مداوم مردم اين سرزمين با هم و با مردمان سرزمينهاي ديگر، هنوز نتوانسته است اين بستگي آنان به سليقة بوميشان را از ميانه چنان بردارد كه هيچ نشانه و اثري از آن مشهود نباشد مثلاً كردها هنوز پوشاك اصلي خود را دارند و لرها يا بلوچها و قشقائيها و گيلكها، هنوز از پوشاك محلي خود استفاده ميكنند و ما كه تماشاگر اين موزة بزرگ هستيم.
ميبينيم كه: پوشاك مردان كرد در سه منطقة كردنشين كردستان، كرمانشاهان و آذربايجان غربي با كمي تفاوت يكي ميباشد.
ولي پوشاك بانوانشان با هم تفاوت روشن دارد؛ و مردم گيلان زمين، تنكابن و مازندران تا مرز تركمانان، پوشاكشان به هم شبيه است، و پوشاك بانوان گيلك در اين ميان داراي تنوع و جلوهاي خاص است.
و ميبينيم كه پوشاك بانوان شمال خراسان، در رنگآميزي چون پر طاووس رنگ به رنگ است و پوشاك مردان شرق خراسان در ابهت كمي از پوشاك بانوانشان ندارد.
و پوشاك مردم تربت جام، باخزر، خواف و قائنات را ميبينيم كه با پوشاك بلوچها وجه اشتراكي دارد، و پوشاك بانوان بلوچ، با آن همه نقش و نگارهاي پركار و دقيق، عجيب وجدآميز است و بانوان بنادر جنوب ايران را ميبينيم كه با آن پوشاك سبك وزن و چادر توري سياه، چون پروانههاي ظريف سياهي هستند كه بر بالهاي سياه خود خطوط زرد و قرمز دارند يا كه پوشاك بانوان قشقايي در فارس به نظر پرشكوه است و از آن بختياريها رنگين، بانشاط و ساده ميباشد.
ما فقط پوشاك متنوع و مجلل نميبينيم، بلكه دنيايي از زيور و همه جور و همه رنگ ميبينيم كه آرايش اين همه پوشاكهاست. انواع زيور: ازياره، سينه ريز، تاج، گوشواره، انگشتري، خلخال و....
با توجه به نماي كلي پوشاك مردم ما (در عصر حاضر) ايلها، چادرنشينان و روستائيان ما داراي چندين گونه پوشاكاند كه از لحاظ شكل عمومي مشخص ميباشند.
به طوري كه ميشود هر يك از آنها را جداگانه نامگذاري كرد: مانند پوشاك كردها، لرها، قشقائيها، بلوچها، خراسانيها، تركمانها، گيلكها، مازندرانيها و يا بندريها با اينكه گفته شد پوشاك مردم ما در هر منطقهاي اختصاصي است بايد بدانيم كه اگر اين مناطق براي وجود گروه بزرگ و خاصي به نام آن گروه ناميده شدهاند، به همين رو خالي از مردم ديگر ما نميباشند.
بلكه ديگران نيز هر يك با پوشاك معمول خود در آن نقاط به كسب و كار و گشت و گذار مشغولند. در كردستان و كرمانشاهان علاوه بر كردها، لرها نيز سكونت دارند.
يا در آذربايجان علاوه بر ساكنان اصلي (ترك زبانها) كردها، ارامنه و آسوريها نيز هستند.
و در خراسان، بلوچها و زابليها نيز زندگاني ميكنند و همچنين است در ديگر نقاط ايران و اين امر به هر جهت سبب تاثير متقابل ميشود و باعث برداشت پوشاك و سليقه ميگردد مانند اينكه مردم طالش از پوشاك مخلوط ساكنين آذربايجان شرقي و مردم كوهستان گيلان برداشت كردهاند و زابليها از پوشاك بلوچها و خراسانيها، و تنكابنيها از پوشاك گيلكها و مازندرانيها و خوزها از مخلوطي از پوشاك همجواران خود (كردها، لرها و ساكنين آن سوي مرز خاكي ما) بهره گرفتهآند.
_____________________________________
منبع:
1. پوشاك ايلها، چادرنشينان و روستائيان ايران، جليل ضياءپور
2. ايران، آب، باد، خاك
|