» آش قجري
فرهاد رستمي
سالها پيش از آنكه كشورهاي اروپايي روشهاي تازهاي براي از بين بردن مجرمان و جانيان پيدا كرده باشند، در همين ايران خودمان براي كشتن انسانها از روشهاي انساني استفاده ميشد.
بهترين روشهايي كه امروزه در كشورهاي مزبور براي معدوم كردن به كار ميرود « صندلي الكتريكي» يا « اتاق گاز» يا مثلاً « انژكسيون» است.
اولاً اين روشها چندان هم تازه نيست، مثلاً روش « انژكسيون» را پزشك احمدي، اولين دارنده PHD در اين رشته اختراع كرده و در زمان رضاشاه به ثبت رسيده و چيزي حدود 100 سال از دنيا جلو بوده.
با بررسي اين روشها درمييابيم آنچه در همه آنها مشترك است « آگاهي» مجرم از مرگي محتوم است.
و اما انسانيترين روش براي از بين بردن مجرمان در حدود 100 يا 200 سال پيش در ايران اجرا ميشد. بزرگترين حسن اين روش اين بود كه مجرم پس از خوردن يك شكمِ سير، آشِ پر بُنشن با كشك مكفي و پيازداغ و نعنا داغ و سير سرخ كرده بي آنكه بداند آخرين غذاي زندگيش را ميخورد كيفور شده و احياناً در حال نوشيدن يك ليون آبِ يخ، كم كم بدون هيچ دردي و «بدون آگاهي» از مرگي كه در كنار اوست رخت هستي به سراي نيستي ميكشاند.
مكتوب ناصرالدين شاه به فرزندش ظلالسلطان دربردارنده اين روش جالب و منحصر به فرد است:
ظلالسلطان؛ اعمال و حركات شما عجيب و غريب است. آن دستورالعمل كه به شما دادم فقط حسينقلي خان نبود و تعهد كه كرديد بلكه كليه آنها بود. اين طايفه بسيار خطرناك شدهاند. اسفنديارخان را نگاه ندار، آش قجري بده برود نزد پدرش. ديگران را هم از پي او بفرست. اين امامقلي خان، شيطان غريب است. برادرش رضاقلي خان ديوانه غريبيست. اينها را تا بتواني تمام كن بلكه رفته رفته اين طايفه در تحت اداره دولت بيفتد. ما از شما بعد از فقره حسينقلي خان منتظر خدمات بزرگ صحيحه بي نهايت حسنه بوديم، چه شد تعهدات خودتان را فراموش كرديد؟ چيزي نديديم و اين خوانين و اين طايفه خطر يزرگ براي دولت و خانواده سلطنت دارند و شما هم جزء خانواده سلطنت هستيد، اگر خداي نخواسته چشم زخمي وارد آيد شما نخواهيد ماند. چشم و گوش خودت را باز كن و ماليات ما را در مقام اجرا بگذار.
كشي افعي و بچهاش پروري
به ديوانگي ماند اين داوري
اينها حكايت هردس افغان و زمان سلطان حسين است. لقب خواستن و سواد خواستن و غيره و غيره براي اينها با عقل فرسنگها دور است. البته عاجلاً خيالي در حق آنها بكنيد و شقاق و نفاق ميان آنها بيندازيد.
تا ممكن است آنها را پراكنده و كوچك كن. هر شكلي شده وضع آنها [و] خيالات خود را با اقدامي كه خواهيد كرد مفصلاً به عرض برسانيد تا بدانم كه مجري است، اما « اين ره كه تو ميروي به تركستان است».
|