ماهنامه شماره 8 - صفحه 5
 

 

» آيشمن ايران 1

 

تهيه و تنظيم: مختار حديدي

 

«سپهبد آزموده» دادستان نظامي تهران كه دادستاني دادگاه مصدق را برعهده داشت، پس از كشاندن مصدق به تبعيدگاه احمد‌آباد، قلع و قمع جوانان آزاده را آغاز كرد تا به زعم خود ريشه‌هاي آزاديخواهي را از پيكره جامعه بركند.


حبس و شكنجه آنان در زندان‌ها آغاز شد و گروه گروه از زندانيان سياسي بي‌هيچ محاكمه‌اي به چوبه ‌دار سپرده شدند. مي‌شنيدم كه «سپهبد آزموده» نيمه‌هاي شب به ديدن زندانيان سياسي مي‌رود و گروهي را براي مرگ جدا مي‌كند. آنگاه در سحرگاه برخي از آنان را تيرباران مي‌كردند و گروهي را در هواپيمايي مي‌نشاند. بعد هم خلبان به سوي كوير قم به پرواز در مي‌آمد و همه سرنشينان هواپيما را از آسمان به درون مردابهاي كويري قم مي‌ريخت.
 


در جريان اين كشتارهاي بي‌رحمانه، يك روز از روابط ‌عمومي دادستاني ارتش به روزنامه كيهان خبر رسيد كه فردا تيمسار (سرتيپ حسين آزموده) مصاحبه مطبوعاتي دارد. من در آن زمان، سال هزار و سيصد و
سي و شش خبرنگار حوادث روزنامه كيهان بودم. در آن روز خبرنگاري كه به حوزه ارتش سر مي‌زد در مرخصي بود و مرا كه جوان هيجده ساله ساله‌اي بودم به مصاحبه‌ (تيمسار) به دادستاني ارتش فرستاند.

   

در روابط عمومي دادستان نظامي خبرنگاران دور تا دور اتاق نشسته بودند. انتظار ساعتي طولاني كشيد تا اينكه (تيمسار) آمد و با تٌرش‏رويي، بي‌آنكه سلامي و تعارفي كنــد در صـدر مجلس نشست و خطاب به جـمع خبـرنگاران (با تحكم) گفت: (بنويسيد: س). (يعني سؤال) «تيسمار» سوالي درباره زندانيان سياسي مطرح كرد و بعد گفت: «بنويسيد: ج» (يعني جواب). تيمسار بعد از چند سين و جيم، كاغذ‌هايش را جمع كرد و رفت.

 

من كه از اين نوع مصاحبه به حيرت افتاده بودم، رو به افسري كه مسؤول روابط عمومي بود، كردم تا پرسشي را مطرح كنم كه در جواب گفت: «فضولي موقوف. هرچي تيمسار گفتند همان است. اگر هم يك كلمه اين ور و آن ور كنيد، پدرتان را درمي‌آورم».

 

نوبت نخست‌وزيري به دكتر علي ‌اميني رسيده بود، وزير دادگستري، نورالدين الموتي شده بود، ... من آن زمان خبرنگار حوادث كيهان بودم و مي‌ديدم سرتيپ آزموده را گاه به گاه به دادگستري احضارش مي‌كنند و بازپرسي دادسرا از او بازجويي مي‌كند.

   

احضار آزموده (دادستان دادگاه نظامي مصدق) با آن همه جلاديها بر خبرنگاران جالب بود ولي هر چه مي‌كردند. نمي‌توانستند درباره پرونده او چيزي بفهمند.


يك روز به روابط‌ عمومي دادگستري رفتم و از مسؤول آن «هدايت‌الله متين‏‏دفتري» درخواست ملاقات با وزير دادگستري كردم.


وزير سرگرم خوردن ناهار بود كه مرا پذيرفت و به لبخندي پرسيد:


باز چه خبر شده؟


من كه نمي‌خواستم با ورود ناگهاني به اصل موضوع، با واكنش منفي وزير روبه‌رو شوم، به طرح مسائل عادي دادگستري پرداختم تا در فرصتي مناسب سؤال اصلي‌ام را در ارتباط با احضار سرتيپ آزموده، كردم. وزير كه در جريان بحث و گفت و گو به هيجان آمده بود، آنچه را كه دادگستري پنهان مي‌كرد، بر زبان آورد. الموتي با چهره‌اي برافروخته گفت:


آزموده را مي‌گويي؟ اين مرد آيشمن ايران است. اين بي‌رحم چه جوانان بي‌گناهي را به كشتن نداده است. مي‌دانيد چكار مي‌كرد؟


دستور مي‌داد زندانيان سياسي را شبانه دسته دسته با هواپيما به حوالي قم برده و در درياچه نمك قم اندازند.


وزير دادگستري آنگاه به شرح جنايات آزموده پرداخت و من سرا پا گوش بودم تا كلمات را به ذهنم بسپارم.


ساعت يك بعد از ظهر بود كه به روزنامه برگشتم و اين مصاحبه اختصاصي را چاپ كردم. آن روز عصر، كيهان با تيتر درشتي در صفحه اول از قول وزير دادگستري نوشته بود:


آزموده، آيشمن ايران است.


با انتشار اين شماره كيهان، خبر چون بمب در تهران تركيد و مردم براي خريد روزنامه هجوم آوردند. در همين لحظات مأموران امنيتي به كيوسكهاي روزنامه‏فروشي ريختند و شروع به جمع‏آوري كيهان كردند.


ساعتي بعد دولت يك اعلاميه رسمي از راديو پخش كرد كه روزنامه كيهان به خاطر چاپ يك خبر دروغ توقيف و از انتشار آن جلوگيري مي‌شود... چند روز بعد دانشجويان دانشگاه تهران در حالي كه صفحه اول روزنامه كيهان را تبديل به پلاكاردهايي كرده بودند در پشت درهاي بسته دانشگاه شروع به تظاهرات كردند و انبوه مردم از پشت ميله‌ها به حمايت از آنان پرداختند.


مأموران رژيم نيز هراسان به مردم يورش بردند.


دولت اميني ادعا كرده بود كه وزير دادگستري چنين مصاحبه‌اي نكرده است و در اين صورت من به خاطر انتشار خبر دروغ روانه زندان مي‌شدم. تنها گواه من مسؤول روابط عمومي دادگستري بود كه به حمايت از من (و البته به زيان وزارت دادگستري) با شهامت اعلام كرد كه سرتيپ اين مصاحبه را انجام داده و حاضر نيست اعلاميه دولت را تأييد كند. وزير دادگستري نيز به روابط‌ عمومي پيغام داد كه در هر محكمه‌اي لازم باشد حاضر مي‌شود و انجام مصاحبه را تاييد مي‌كند. با اين واكنش روابط عمومي دادگستري، وزير وقت و نيز فشار مردمي دولت اميني كوتاه آمد و سرانجام به روزنامه كيهان پس از دو روز توقيف، اجازه انتشار داد.

 

 

 

حسين آزموده دادستان ارتش به هنگام سخنراني در يك دادگاه نظامي

از راست: 1. حسن ارسنجاني 2. صادق اميرعزيزي3. عبدالحسين بهنيا 4. هادي اشتري 5. غلامعلي فريور 6. علي اميني 7. علي‏اصغر نقدي 8. جمال گنجي 9. علي‏اصغر پورهمايون 10. نورالدين الموتي 11. عطاءالله خسرواني

     

  ___________________________________

 

1ـ مطلب حاضر خاطره‌اي است از محمد بلوري كه از كتاب خاطرات و مشاهدات، به انضمام مكاتباتِ آقاي سيد فريد قاسمي انتخاب گرديده است.

 
ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org