» آخرين رژه سوم حوت
جلال فرهمند
هر آغازي را پاياني است و پايان سوم حوت1299، سوم حوت [اسفند] 1319 است. روزي که رضاخان، پس از پنج سال رضاشاه شد و پس از 15سال مجدد رضاخان.
هر چند شايد گراميداشت اين روز براي ما چندان خوشايند نباشد ولي براي کسي که به مقام و جايي رسيده مسلم است عالي است. ديدن سان و رژه نيروهاي نظامي از سوم اسفند 1300تا سوم اسفند 1319براي خود دنيايي دارد. تغيير و تحولات اين بيست ساله حداقل در وضعيت ارتش به خوبي نمايان است. يعني مهمترين رکن سلطنت پهلوي.
با بررسي اين رژهها به خوبي ترکيب لباسهاي نظاميان، سلاحها، خودروهاي نظامي، نحوه رژه، ترکيب صورتها وحرکتها و تغيير زمان به خوبي نمايان ميشود. فضاي اطراف ميدان که همان ميدان جلاليه است (پارک لاله فعلي) با ترکيب کوههاي پشت زمينه که به خوبي ديده ميشود وپر برف است، فضاي آن روز تهران را عيان ميکند.
نيروهاي نظامي که اين سالها را درک کردهاند به خوبي اين مراسم را که از جمله مهمترين رژهها بود به ياد دارند. سرهنگ جليل بزرگمهر که آن روزها دانشآموز دبيرستان نظام تهران بود در باره آخرين رژه سوم حوت مينويسد:
واحدهاي قشوني در تمام پادگانهاي ايران بالأخص در مرکز با تمرينهاي فراوان از صبح درتکاپوي آمادگي بودند. در نظافت ظاهر افراد، لباس، تجهيزات، سلاح سبک و سنگين و دواب... شروع رژه از ساعت 14 مقرر شده بود که شروع شود. در حدود ساعت 13 تمام واحدهاي پادگان مرکز در ميدان جلاليه مستقر شدند. جايگاه مخصوصي براي شاه و هيات دولت و آنان که اجازه تشرف داشتند در نظر گرفته شده بود. جايگاههاي ديگري نيز که جنوبيتر از جايگاه مخصوص بود براي مدعوين و مکان خاصي نيز براي نمايندگيهاي سياسي و نظامي خارجي قرار داده شده بود.
رضاشاه ساعت 14 وارد ميدان جلاليه گرديد از اتومبيل پياده شده سوار بر اسب به حرکت درآمد. از وسط ميدان، سرلشکر شقاقي که افسر سوار هم بود، ضمن فرمان پيشفنگ و اداي احترام با شمشير آخته، سوار بر اسب، به عرض گزارش مبادرت و سپس همراه شاه با همراهان (آجودانهاي لشکري) همه عده را سان ديده، به جايگاه مخصوص مراجعت نمود. قبل از شروع رژه ورزشکاراني با لباسهايي به رنگ پرچم ايران تدارک و آماده کرده بودند که در صحنه وسيع ميدان جلاليه به حرکات ورزشي پرداخته و اشکالي مثل تاج سلطنتي و پرچم ملي ميساختند با حرکات موزون و چابک و گاهي يکصدا شعارهايي داده ميشد که جالب و تماشايي بود مخصوصاً براي من که اين گونه صحنهها را نديده بودم. به حرکات سوار خوبي (کاروزل) که عبارت بود از پياده و سوارشدنهاي سوارکاران در حرکات چهارنعل اسبها يا اداي احترام سواران در چهارنعل پاي درروي رکاب کوتاه شده و عبور از برابر جايگاه، ساختن هرم چندين سوار و قرار گرفتن روي شانه يک رديف سوارکار در حين تاخت اسبها، يا ساختن پرچم ايران ... سپس شروع رژه.
سرلشکر شقاقي فرمانده ميدان فرمان شروع رژه را داد و واحدهاي نظامي به ترتيب: دستههاي موزيک با ترنم و انجام رژه تا روبهروي جايگاه مخصوص و به نوبت در اجراي آهنگهاي مهيج براي حرکات منظم عدهها، سپس واحدهاي مختلف دانشکده افسري واحدهاي لشکر اول، لشکر دوم، واحدهاي سوارنظام، توپخانه ضدهوايي مه تيپ مکانيزه را تشکيل ميدادند، واحد زرهي معدود، بعدها ازنيروي هوايي و دريايي که تشکيلات نوبنيادي داشتند به طور نمونه در رژه شرکت کردند....
|
|
|
[6811- 3ع]
فرزندان رضاشاه در ميدان جلاليه
|
[6792- 3ع]
گروه موزيک پيشاهنگي
|
[6810- 3ع]
گروه موزيک ارتش
|
|
|
|
|
|
|
[6806- 3ع]
رژه پيشاهنگان
|
[6805- 3ع]
دوچرخهسواران پيشاهنگ
|
[6793- 3ع]
نيروهاي شبه نظامي
|
|
|
|
[6804- 3ع]
|
[6813- 3ع]
رژه پياده نظام
|
[6815- 3ع]
|
رضاشاه در اين آخرين رژه انجام شده در حکومتش و طبق روال معمول آن سالها در شبنشيني دانشکده افسري خطابهاي ايراد کرد که جالب آن است نتيجهاش را هفت ماه بعد در 1320ديد:
افسران من[!]
در اين جشن که آغاز بيست و يکمين مرحله عمر ارتش برومند ماست با شادماني خاص شما را شادباش مي گويم...دوره بيستساله که با امشب به پايان ميرسد زمان قابل توجهي است و براي حکومتي که توانسته باشد به طور اکمل ازدقايق آن استفاده کند ميداني پهناور به شمار ميآيد. ما اين فرصت را تا سرحد امکان براي سود کشور به کار بردهايم و اگر آنقدر که آرزوي ما بود نتوانستيم موفق شويم دليلش نامساعدي سوابقي است که بر کسي پوشيده نيست. اما بزرگترين حاصلي که از اين کوشش بيستساله به دست آمده که ارزش آن را تاريخ معين تواند کرد آمادگي کشور است. امروز ميهن گرامي ما به جايي رسيده است که ميتوان با سرعت بيشتر و مدت کمتر کارهاي بزرگ انجام داد.... افسران من؛ پيشرفتهاي حقيقي که حاصل ايمان و خلوص عقيده ميباشد طبعا عشق کار و شوق کوشش را افزايش ميدهد و علاقهمندان را از منظره اميد بخش سعادت مجذوب ميسازد از اين رو انتظار دارم و تاکيد ميکنم که همه شما در مراحل سعي و فداکاري بيش از پيش قدم برداريد تا در اين زمينه مهيايي که نتيجه مساعي بيست ساله است استعدادهاي ورزيده و قواي آزموده شما، کشور را از ترقياتي که هنوز براي او ميسرنشده است کامياب سازد.
هرچند اين افسران من! چندان نظرات فرمانده کل قوا را اجرا نکردند. ولي نظر وابسته نظامي سفارت انگليس در تهران در باره ارزيابي قواي شاه ساخته جالب است. هرچند که اين گزارش مربوط به دو سال پيش از 1319است ولي با توجه به تغيير اندک قواي ارتش ايران در اين دو سال هنوز معتبر است:
... افرادي که قرار بود رژه بروند به صورت تودهاي به شکل L در بخش شمالي ميدان اسبدواني گرد آمده بودند. سربازان و اعضاي سازمانهاي جوانان که در رژه شرکت کرده بودند به 35000نفر بالغ ميشد.... به محض پياده شدن شاه از اتومبيل، سرود شاهنشاهي نواخته شد... سرلشکر هادي شقاقي بازرس سوارنظام که فرماندهي رژه را بر عهده داشت دستور رژه را صادرکرد. سرلشکر شقاقي چهارنعل دور شد اما به خاطر اين که اسبش به هيجان آمده بود نزديک بود به زمين بيفتد و فقط مهارت او در سوارکاري در آن روز نجاتش داد....در ساعت26/14 هفتاد و پنج فروند هواپيما در گروههاي پنجتايي از سمت جنوب به شمال برفراز ميدان پرواز کردند. اين هواپيماها به شرح زير بودند:
دوهاوسلاند، تايگرموس 25 فروند، هاوکر"اوداکس"25فروند، هاوکر"هايند"15فروند...آرايش آنان با هم تفاوت داشت. همه هواپيماها فاصله معمولي به اندازه دو بال را رعايت نميکردند. بسياري از هواپيماها در ارتفاع 800 تا 1000پايي پرواز ميکردند...
دختران پيشاهنگ: 50 رسد با ميانگين 25 نفر
پسران پيشاهنگ :110 رسد با ميانگين 30 نفر
پيشاهنگان دوچرخهسوار: 280نفر
دانشجويان دانشگاه.... دانشکده افسري... نيروي هوايي... مهندسين ... پيادهنظام... لشکر يکم پياده... لشکر دوم پياده
هنگ سوم توپخانه کوهستاني شامل24 توپ 75 ميليمتري بوفورس باربندي شده روي قاطر...
هنگ بيستم توپخانه صحرايي شامل 24 توپ 105ميلي متري اسکودا که با اسب حمل ميشد....
تيپ مستقل مکانيزه
الف. دو واحد زرهپوش ساخت کارخانجات رولزرويس و مارسون هرينگتون مجموعا 36 دستگاه
ب. يک گردان تانک متوسط: 50 تانک ساخت چکسلواکي هر کدام با سه سرنشين و مجهز به يک توپ 7/3ميلي متري و دو مسلسل .
ج. يک گردان نانک سبک: 50 تانک ساخت چکسلواکي هر کدام با سه سرنشين و مجهز به يک مسلسل سنگين و يک مسلسل سبک.
د. پيادهنظام مکانيزه: 48 دستگاه کاميون بوزينگ ناک زرهپوش هر کدام حامل راننده فرمانده و 20 سرباز.
هـ. مسلسهاي سنگين ضدهوايي: 16عراده توپ دورزن 105ميليمتري بوفورس سوار بر کاميون که کاليبر و محل ساختشان تشخيص داده نشد....
ملاحظات
... دختران پيشاهنگ اونيفورمهاي سبز تيره پوشيده بودند. بهاي هر دست از اين لباس 120 ريال (معادل يک ليره) است که والدين آنها مجبور به خريد آن هستند....
پياده نظام... واحدهاي دوم و پنجم هر دسته داراي تفنگهاي خودکار سبک بودند. نفرات اول هر واحد تفنگهاي خودکار سبک برنوي خود را زمين نگه داشته بودند.... پوتينهاي سربازان نقطه ضعف آنان به شمار ميرفت. پوتينها از چرم زمخت دباغي نشده بود که به آنها واکس نزده بودند. به استثناي يک گردان که سعي خودش را کرده بود ولي نتيجه مطلوب به دست نياورده بود.... با وجود اين سرو وضع سربازان به طور کلي خوب بود و تجهيزاتشان نو و خوب نگهداري شده به نظر ميرسيد... بسياري از آنان از طبقه کشاورزان و ايلات بودند.
... برجستهترين قسمت اين مراسم، رژه دختران پيشاهنگ، پسران پيشاهنگ و سازمانهاي دانشجويي بود. اين جوانان پس از آنکه مدت چهارساعت بدون پالتو در هواي بسيار سرد منتظر بودند، به بهترين وجه رژه رفتند. ...
با همه اين تبليغات رسانهها و اميد رضاشاه به اين ارتش در پي حمله متفقين از شمال و جنوب ــ هر چند نميبايستي انتظار زيادي هم داشت ــ بدون دفاع خاصي در عرض سه روز از هم پاشيد. سرداران پر طمطراق و پر شکوه رژه ديروز و ترسوهاي امروز با استفاده از وسايل نظامي بار وبنه خود را جمع کردند و پا به فرار گذاشتند و سربازان روستايي و دور از وطن در دل کوه و صحرا وشهرهاي درمانده و سرگردان ماندند.
هر چند که پس از شهريور بيست حناي خاندان پهلوي رنگي نداشت که سالگرد اين مراسم به سان سابق گرامي داشته شود ولي پس از سال 42 و قدرت يافتن مجدد شاه اين مراسم با شکوه سابق برگزار ميشد تا حدي که بنابه مصوبه مجلسين در سال1345قانوني گذشت که اين روز به نام رضاشاه کبير ناميده شده و قرار شد که هر ساله مراسمي به ياد آن روز جهت يادآوري به نسل جوان از طريق مطبوعات و راديو و تلويزيون برپا شود.
در اين شماره بهارستان تصاوير آخرين رژه اين روز در سال 1319 را ميبينيم.
|
|
|
[6814- 3ع]
|
[6812- 3ع]
|
[6808- 3ع]
قاطرهاي بارکش
|
|
|
|
|
|
|
[6795- 3ع]
توپخانه
|
[6796- 3ع]
|
[6794- 3ع]
يگان ضدهوايي
|
|
|
|
|
|
|
|
[6809- 3ع]
يگان زرهي
|
|
|
|
|
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
علي بابايي، غلامرضا. تاريخ نيرويهوايي ايران. تهران، آشيان، 1383.
تاريخ ارتش نوين ايران. تهران، ستاد بزرگ ارتشتاران، بي تا. ج1.
بزرگمهر، جليل. خاطرات. تهران، علم، 1377.
صدري، حميد. سخن تاريخ. تهران، مرکز ارتباط جمعي تلويزيون، 2535.
|