حرم
ملكه جهان خانم
فاطمه معزي
در اين شماره به زندگي همسر محمدعلي شاه قاجار، ملكه جهان خانم پرداخته شده است. همسر شاهي كه در بين مشروطهخواهان مورد نفرت بود و مقابله اين دو سرانجام به خلع شاه و تبعيد او و خانوادهاش از ايران شد. اما ملكه جهان خانم همسر او در تمام مسير زندگي همراهش بود و زندگي خانوادگي اين شاه قاجار با ديگر اعقابش متفاوت به نظر ميآيد .
ملكه جهان خانم فرزند كامران ميرزا نايبالسلطنه و سرورالدوله در سال 1292ق/ 1875م متولد شد. 1 از تحصيل و نوع زندگي ملكه جهان در دورهاي كه در منزل پدر خود بود اطلاعي در دست نيست. او در 2 شعبان 1310 2 به عقد محمدعلي ميرزا اعتضادالسلطنه، فرزند مظفرالدين ميرزاي وليعهد درآمد. يكي از شرايط اين ازدواج كه از سوي ملكه جهان و پدرش كامران ميرزا تعيين شد طلاق همسر صيغهاي اعتضادالسلطنه بود كه اين شرط پذيرفته شد 3 ومحمدعلي ميرزا از آن پس ديگر همسري برنگزيد. يك سال بعد در 4 رجب 1311 ملكه جهان براي حركت به سمت تبريز، مقر وليعهد، آماده شد. محمدعلي ميرزا حال به مقام رياست كل قشون آذربايجان منصوب شده بود. مراسم عزيمت با شكوه بسيار صورت گرفت: « افواج ركاب با شاگردهاي دو مدرسه بي معني از دم سر در الماسيه تا باغ اميريه صف بسته بودند. تمام شاهزادگان و وزراء و صاحبمنصبان نظامي و قلمي حاضر بودند. جمعيت تماشاچي زن و مرد بي حساب بود. خيلي تماشا داشت. فيلبانباشي هم با فيل جلو جلو حركت ميرفت... تهيه جهيز براي اين عروس بيش از حد و اندازه ديدهاند. هيچ عروسي با اين همه جهيزيه ديده نشده است». 4
دو سال بعد با بر تخت نشستن مظفرالدين شاه، محمدعلي ميرزا به ولايتعهدي انتخاب و در تبريز ماندگار شد. سلطان احمد ميرزا نخستين فرزند ملكه جهان در 1314 در تبريز متولد شد. در 1324 با فوت مظفرالدين شاه محمدعلي ميرزا وليعهد بر جاي پدر بر تخت سلطنت رسيد و اين در هنگامي بود كه حكومت ايران به حكومت مشروطه تبديل شده بود. در آستانه اين تغيير برخوردهايي بين نماينده سلطنت، محمدعلي شاه و مشروطهخواهان روي ميداد و دراين ميان طبيعي بود كه ملكه جهان از همسر خود حمايت كند. مخالفان محمدعلي شاه در اين دوره از توطئههاي ملكه جهان بسيار سخن گفتهاند، شايع بود كه " ملكه براي اينكه وكلاي مجلس را كه موي دماغ او بودند از بين ببرد دستور داد به تعداد آنها گوسفند آتش بزنند و معتقد بود به اين ترتيب همه آنها را قتلعام كرده است." 5 يكي از دلايل مخالفت ملكه جهان با نظام مشروطه اين بود كه اقتدار دربار از بين ميرفت، مناصب با تاييد مجلس بايد به اشخاص واگذار ميشد و اين با دورههاي پيشين كه كسان بسياري به مشاغل مهم تنها بنابر رابطه خويشاوندي منصوب ميشدند بسيار تفاوت داشت. نقل است كه ملكه جهان در اين خصوص حسرت روزگار ناصرالدين شاه را ميخورد كه: " ... آنها اقلا ميتوانستند برادر و كس و كار خود را به وزارت و حكومت برسانند و براي من ممكن نيست كه پدرم نايبالسلطنه و برادرم شازده مشدي را به منصب لايق برسانم " 6 خصوصا كه پدرش كامران ميرزا نايبالسلطنه و وزير جنگ توسط نمايندگان مجلس مجبور به كنارهگيري از سمت خود در دولت ميرزا علياصغر خان امينالسلطان شد. شايعات و برخوردهاي تند مشروطهخواهان و سوء قصد به جان محمدعلي شاه ازعواملي بود كه ملكه جهان را نسبت به آنها بدبين ميساخت. پس از كشاكشهاي بسيار ميان مجلسيان و شاه، محمدعلي شاه تصميم به مقابله جدي با مخالفان خود گرفت. او در 4 جماديالاولي 1326 به همراه درباريان و همسرش راهي باغ شاه شد. سرانجام مقابله شاه و مجلس، به توپ بستن آن به دست قواي قزاق و دستگيري مشروطهخواهان در 23 جماديالاولي 1326 بود. در اين واقعه خانه ظهيرالدوله و همسرش ملكه ايران فروغالدوله دختر ناصرالدين شاه و عمه محمدعلي شاه بود به عمد تخريب شد. پس از اين واقعه شاه فروغالدوله را به باغ شاه احضار كرد و به همراه ملكه جهان تاسف خود از اين اتفاق را به او و همسرش ابلاغ كردند: " ... فرمودند از غرامت تمام اسبابي كه از خانه ظهيرالدوله بردهاند بر ميآييم. كمال التفات را به ظهيرالدوله دارم. ... واقعا ميتوانم قسم بخورم اعليحضرت اقدس شهرياري و حضرت عليه ملكه جهان به اندازهاي از اين واقعه افسوس ميخورند و اظهار التفات به من ميكنند كه خجل شدهام ....". 7
مقابله شاه و مخالفانش يك سال به طول انجاميد و در تمام اين مدت ملكه جهان در كنار همسر خود با ديدگاهي يكسان سركوب مخالفان را توصيه ميكرد. با نزديك شدن قواي مجاهدين به سوي تهران و احساس خطر شاه و ملكه باغ شاه را ترك كرده به سلطنتآباد رفتند. فروغالدوله در نامهاي به همسر خود ظهيرالدوله در اين مورد مينويسد: " ... بيست روز پيش از اين يك روز نشسته بوديم اسمعيل خان خواجه آمد كه شاه احوال شما را ميپرسد ملكه جهان هم ميگويد از ما هيچ خبر داريد كه سپهدار دارد ميآيد از قزوين بيرون آمده است ما هم قزاق و قشون فرستاديم. اوقات شاه و ملكه جهان خيلي تلخ است." 8 ملكه جهان كه نگران حمله مجاهدين بود شبها براي خواب به همراه شاه و فرزندانش سلطنتآباد را ترك و به مباركآباد يا صاحبقرانيه و يا شاهآباد ميرفتند و صبح دوباره به سلطنتآباد باز ميگشتند. 9 مقاومت در برابر قواي مجاهدين كه تهران را به تصرف خود درآورده بودند بي فايده به نظر ميرسيد و درصبحگاه روز 27 جماديالثاني 1327 شاه و ملكه جهان با فرزندان خود به سفارت روسيه در زرگنده پناهنده شدند و با ورود آنها پرچم روسيه و انگليس بر سر در باغ سفارت نصب شد. همان روز بنا به رأي كميسيون عالي محمدعلي شاه از سلطنت خلع و فرزندش سلطان احمد ميرزا به مقام سلطنت منصوب شد.
محمدعلي ميرزا و ملكه جهان نسبت به فرزند خود علاقه بسيار داشتند و جدا نشدن از او يكي از مسائلي بود كه از سوي آنها توسط سفير روس به هيئت عالي پيشنهاد داده شد: " وليعهد بر تخت سلطنت بنشيند ولي اجازه داده شد كه مدتي همراه مادرش در خارج بسر برد يا اگر اين ترتيب غير قابل قبول باشد برادر كوچكش به سلطنت برگزيده شود ... " ملكه جهان كه نگران نتيجه مذاكره شاه و سفراي دولتين بود " مرتبا در آستانه در ظاهر ميشد و بدون شك نفوذ اشكهاي او بود كه سبب شد شاه اين پيشنهادها را عنوان كند ". 10 اين پيشنهادات از سوي سفرا مطرح نشد و خود محمدعلي ميرزا نيز جدايي از احمد شاه را پذيرفت. مجاهدين به همراه عضدالملك براي بردن شاه جوان به سفارت روسيه رفتند: " ملكه جهان راضي نبود و نايبالسلطنه (كامران ميرزا) وليعهد را داد به دست عضد الملك و گفت ببريد. مختاريد هر طور ميخواهيد تربيتش كنيد." 11
دو ماه بعد از بر تخت نشستن احمد شاه محمدعلي ميرزا و ملكه جهان به روسيه تبعيد شدند و در اين فاصله از سوي حكومت به شدت مراقب شاه جوان بودند كه از هر فرصتي براي ديدار با خانواده خود استفاده ميكرد و حتي يك بار قصد فرار داشت كه بازگردانده شد. 12
ملكه جهان از سفارت روسيه خارج شد و به كامرانيه كه ملك پدرش بود رفت تا شايد فرصتي براي ملاقات با فرزند خود كه او نيز به كامرانيه آمده بود پيدا كند. اما شاه جوان امكان تنها بودن با مادر خود را نيافت " هرجا ميرود موثقالملك با سه چهار نفري كه سپهدار و آنها قرار دادهاند بايد همراهش باشند ". 13
در شعبان 1327 شاه مخلوع و ملكه جهان در حالي كه دو فرزند خود احمد شاه و محمدحسن ميرزا وليعهد را در تهران پشت سر ميگذاشتند به سوي روسيه حركت كرده در اودسا در كاخي كه از سوي تزار براي آنها در نظر گرفته شده بود اقامت كردند. سه سال بعد فخرالتاج، دختر دوست محمدخان معيرالممالك كه با ملكه جهان خانم مناسبات دوستانه داشت با دشواري موفق به خروج از ايران و پيوستن به خانواده شاه مخلوع در اودسا شد. بنا به گزارشهاي رسيده به هيئت دولت « معيرالممالك و دخترش از راپرتچيها و كاركنان محمدعلي شاه و ملكه جهان هستند حتي هر انقلاب جزيي كه ميشود زير سر اينها ميباشد». 14
پس از تلاش محمدعلي ميرزا و برادرانش، شعاعالسلطنه و سالارالدوله، براي بازگشت به ايران و شكست آنها محمدعلي ميرزا براي مدتي به برلين رفت و در اين شهر اقامت كرد. ملكه جهان نيز از اودسا به وي پيوست و پس از چندي خانواده محمدعلي ميرزا به اودسا بازگشتند. با وقوع انقلاب بلشويكي در روسيه آنها مجبور به ترك اودسا شدند و در 1919/ 1337ق با اموال خود به استانبول رفتند. شاه مخلوع و خانوادهاش از سوي دول متفق اجازه اقامت در عثماني و ديگر كشورهاي اروپايي را يافتند و فقط حق اقامت در لندن و پاريس به آنها داده نشد. احمد شاه قاجار در سر راه سفر خود به اروپا در 1919 موفق به ملاقات با پدر و مادر خود پس از 10 سال شد. 15
محمدعلي ميرزا و ملكه جهان با انقلاب در عثماني مجبور به ترك اين كشور شده در شهر سن رمو در ايتاليا اقامت كردند و زمستانها را در شهر نيس فرانسه به سر ميبردند. با فوت محمدعلي ميرزا در سال 1303ش در شهر سن رمو، ملكه جهان به همراه فرزندان خود قصد بازگشت به ايران را داشت. اين در حالي بود كه رضاخان سردارسپه در حال زمينهچيني براي انقراض سلسله قاجاريه بود.
ملكه جهان از بمبئي به بغداد رفت و بنا به دعوت كنسولگري ايران در اين مكان اقامت گزيد اما با تصويب لايحه بركناري سلسله قاجار او و همراهانش را از كنسولگري اخراج كردند: " ... ملكه جهان وارد شد، قونسول ايران اصرار داشت قونسولگري برود. آقا سيد صالح كليددار كاظمين خانه خودش. ملكه گفت اول زيارت ميروم بعد قونسولگري بغداد. روز ديگر تلگراف از طهران گويا آمده كه از قنسولخانه خارجش كردند. رفت خانه كليد دار ..." 16
محمدحسن ميرزا وليعهد سلطان احمد شاه از ايران اخراج به عراق رفت و در بغداد با مادر خود در مهمانخانهاي سكني گزيد. ملكه جهان براي نجات قاجاريه درصدد كمك گرفتن از علماي نجف و كربلا بود اما سفر وي به اين دو شهر ممنوع شد. 17 پس از اقامتي كوتاه در عراق و به سلطنت رسيدن رضاخان او به همراه فرزندان به لبنان رفت. او براي حفظ املاك و داراييهاي خود در ايران تلاش كرد و در ملاقاتي كه با محمدعلي فروغي نخستوزير معزول، در پاريس داشت از وي خواست تا در نزد شاه جديد براي فروش املاك او وساطت كند. 18 با آگاه شدن از بيماري سلطان احمد ميرزا، شاه مخلوع، ملكه جهان خود را از لبنان به فرانسه رساند و پس از فوت فرزند خود در فرانسه اقامت داشت و با درآمد املاك خود در ايران زندگي ميكرد. آغاز جنگ جهاني دوم موجبات نگراني او را كه با فرزندان و فرزندزادگان خود زندگي ميكرد پيش آورد و مخاطراتي در پيش رويش نهاد.
ملكه جهان خانم در آبان 1326 در سن كلوي فرانسه درگذشت و در كنار فرزند و همسر خود در كربلا در كنار فرزند و ديگر اعضاي خانواده قاجار دفن شد. حاصل ازدواج او و محمدعلي شاه سلطان احمد ميرزا، محمدحسن ميرزا، سلطان محمود ميرزا، سلطان مجيد ميرزا و خديجه خانم بودند. كتاب برهانالايمان كه مجموعهاي از ادعيه و اذكار تاليف وي ميباشد. 19
|
[5247- 3ع]
ملکه جهان خانم
|
|
|
[271- 6ع]
ملکه جهان
|
|
|
[263- 6ع]
ملکه جهان به همراه فرزندان خود و فخرالتاج معيري
|
|
|
[262- 6ع]
ملکه جهان به همراه 3 فرزند خود
|
_______________________________
1. جورج چرچيل، فرهنگ رجال قاجار. تهران، غلامحسين ميرزا صالح، 1369، ص 58 .
2. ایرج افشار، روزنامه خاطرات محمدحسن خان اعتمادالسطنه، تهران، اميركبير، 1355، ص 853 .
3. اوژن اوبن، ايران امروز 1907- 1906، ترجمه: علياصغر سعيدي، تهران، زوار، 1362، ص 62 .
4. ایرج افشار و مسعود سالور، روزنامه خاطرات عينالسلطنه، تهران، اساطير، 1374، ج 1، ص 567 .
5. دكتر مهدي ملكزاده، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، تهران، علمي، 1363، ج 3، 491 .
6. ملكزاده، ص 499 .
7. جهانگير قائممقامي، اسناد تاريخي وقايع مشروطه ايران، نامههاي ظهيرالدوله، تهران، طهوري، 1348، ص 4 .
8. جهانگير قائممقامي، ص 110.
9. همانجا.
10. حسن معاصر، تاريخ استقرار مشروطيت در ايران، تهران، انتشارات ابن سينا، 1347، ص 1187.
11. جهانگير قائممقامي، ص 121.
12. خطابه آقاي سيد حسن تقيزاده، تهران، باشگاه مهرگان، 1337، ص 86 .
13. جهانگير قائممقامي، ص 122.
14. دوستعلي خان معيرالممالك، وقايعالزمان، خاطرات شكاريه، به كوشش: خديجه نظام مافي. تهران، نشر تاريخ، 1361، ص 173.
15. خان ملك ساساني، يادبودهاي سفارت استانبول، تهران، چاپخانه فردوسي، 1345، ص 49 .
16. ايرج افشار و مسعود سالور، روزنامه خاطرات عينالسلطنه، تهران، اساطير، 1379، ج 9، ص 7398 .
17. همانجا.
18. باقر عاقلي، ذكاءالمك فروغي و شهريور 1320، تهران، علمي، 1367، ص 35 .
19. ميرزا محمدعلي معلم حبيبآبادي، مكارمالآثار، اصفهان، نشر نفائس مخطوطات اصفهان، 1364، ج 6، ص 2021 .