زنان و جامعه
تحريمهاي زنانه
زنان همواره در تاريخ گذشته ايران حضوري پنهان داشتهاند اما اين حضور پنهان مانع حذف آنان نشد و سياستمردان نتوانستند از کنار آنها بي اعتنا بگذرند. نبض اقتصاد جامعه و خانواده در اختيار آنها بود و اشارتي از سوي آنها بازار را کساد ميکرد.
اولين حضور مشهور زنان را در جريان تحريم تنباکو مشاهده ميکنيم که در نوع خود بي نظير است، اين تحريم زنانه به دربار ناصرالدين شاه کشيده شد و او احتياجي ندارد که پاي در کوچه و بازار بگذارد و در همان حرم خود از تقابل دين و حکومت آگاه ميشود. روايت است که انيسالدوله همسر محبوب شاه دستور جمعآوري قليانها را داد و زماني که خدمه وي در حال جمعآوري بودند ناصرالدين شاه به حرم وارد شد و از انيسالدوله در اين خصوص سؤال کرد. با شنيدن پاسخ وي که «همان کس که مرا به تو حلال کرده امر به حرامي استفاده از قليان را داده است» روي در هم کشيد و گويا از آن پس دستور تهيه قليان را نداد. اما تحريم منسوجات فرنگي اقدامي ديگر از سوي زنان بود که با تفکر خودکفايي اقتصادي و ممانعت از خروج سرمايه ملي صورت گرفت. با تشکيل شرکت اسلاميه در سال 1316 و ترويج پارچههاي وطني از حضور زنان در اين امر آگاهيم و در نخستين نشرياتي که به دست زنان منتشر شد اين امر شدت بيشتري يافت. در روزنامه شکوفه زنان به تحريم کالاي فرنگي و استفاده از پارچههاي يزدي و اصفهاني و کاشاني ميشوند. در شماره 17 ، سال سوم با عنوان «بشارت باد اهل وطن را» خبر از ورود پارچههاي وطني به سراي امير در بازار تهران ميدهند. و در شماره 12 لايحهاي از انجمن همت خواتين منتشر شده که خبر از حضور 5 هزار نفر در اين تحريم ميدهد و اميدوار است که هر روز بر تعداد اين جمعيت افزوده شود.