اکبر مشعوف
شيخ مرتضي انصاري روز عيد غدير سال 1214 ق در شهر دزفول به دنيا آمد. پدرش شيخ محمدامين و نسبش به جابر بن عبدالله انصاري (وفات 78 ق) از صحابه پيامبر (ص) ميرسد. شيخ محمدامين از علما و مروجين دين اسلام بود او بجز شيخ مرتضي دو فرزند ديگر به نامهاي شيخ منصور و شيخ محمدصادق نيز داشت. او به سال 1248 ق با بيماري طاعون در خارج از شهر دزفول فوت و در نزديکي بابا يوسف به خاک سپرده شد. مادر شيخ مرتضي دختر شيخ يعقوب فرزند شيخ احمد بن شيخ شمسالدين انصاري است. وي از زنان پرهيزگار زمان خود بود. وي به سال 1279 ق در نجف اشرف از دنيا رفت.1
شيخ مرتضي مقدمات علوم را در زادگاهش نزد پدر و عموي خود شيخ حسين انصاري، که از اکابر علماي آن شهر بود، فرا گرفت. در 1232 ق با پدرش به عتبات رفت و در آنجا مدت چهار سال در خدمت سيد محمد مجاهد (وفات 1242 ق) و شريف العلماي مازندراني (وفات 1245 ق) درس خواند. شيخ مرتضي بر اثر محاصره کربلا توسط داوود پاشا و عدم امکان تحصيل ابتدا به کاظمين رفت و در 1236 ق با عدهاي به دزفول بازگشت. اما يک سال بعد به کربلا برگشت و بار ديگر به فراگيري علوم ديني در خدمت شريف العلما، پرداخت. پس از گذشت يک سال عازم نجف گرديد و از محضر درس شيخ موسي کاشف الغطاء (وفات 1241 ق) استفاده نمود. در 1240 ق پس از آمدن به زادگاهش رهسپار زيارت مشهد شد و در مسير خود از حوزههاي علمي شهرهاي بروجرد، اصفهان و کاشان ديدن کرد. در بروجرد به حوزه درسي شيخ اسدالله بروجردي (وفات در حدود 1271 ق) و در اصفهان به حوزۀ درس سيد باقر شفتي پيوست که اقامت در هر يک از اين حوزهها بيش از يک ماه به طول نينجاميد. اما شيخ مرتضي 4 سال در کاشان توقف کرد و در محضر ملا احمد نراقي به تکميل معلومات خود پرداخت. پس از گرفتن اجازۀ روايت و اجتهاد از نراقي رهسپار مشهد گرديد. ملا احمد نراقي از اين دوران به نيکي ياد ميکند و علاقهمند به مباحثه علمي با شيخ بوده تا جايي که پس از رفتن شيخ از کاشان بيان نمود بهره علمي که من از اين جوان بردم بيش از دانشي بود که او از من آموخت.
شيخ پس از پنج ماه توقف در مشهد به تهران و پس از شش سال مسافرت در سال 1246 ق به زادگاهش دزفول بازگشت و در رأس حوزه علميه شهر دزفول قرار گرفت. در 1249 ق (بعضاً در منابع 1250 ق، 1252 ق و يا 1253 ق ذکر شده است) به نجف وارد شد و به حوزۀ درس شيخ علي کاشف الغطاء (وفات 1254 ق) و به گزارش برخي از منابع به مجلس درس شيخ محمدحسن صاحب جواهر (وفات 1266 ق) پيوست اما در هر يک از اين حوزهها چند ماهي بيشتر نبود و به زودي خودش مستقلاً به تشکيل جلسات درس پرداخت. در 1266 ق پس از درگذشت شيخ محمدحسن اصفهاني معروف به صاحب جواهر به مرجعيت شيعه رسيد و به مدت پانزده سال پيشواي ديني شيعيان شد.
شيخ انصاري يکي از برجسته ترين نوابغ فقهي شيعه و مبتکر علم اصول جديد به شمار ميآيد. دانش شيخ در علوم چندان زياد بود که او را «خاتم الفقها و المجتهدين» لقب دادهاند. مرجعيت ديني مطلق شيخ سبب گرديد که بيشتر وجوه شرعي شيعيان از هند تا مغرب اقصي که پيش از وي به روحانيون محلي پرداخت ميگرديد براي او فرستاده شود.
شيخ انصاري مردي تيزهوش، دقيق و پرحافظه بود به زبان عربي تسلطي استادانه داشت، و آثار خود را ساده و روان مينوشت و همين سادگي زبان سبب گرديد که نوشتههاي وي در مدارس ديني در شمار کتب درسي درآيند. وي علم اصول و فقه را وارد مرحلۀ تازهاي کرد و در هر دو زمينه ابتکارات بي سابقه دارد.
شيخ هر بامداد در جامع هندي به تدريس فقه و اصول ميپرداخت و نزديک به 400 طالب علم در مجلس درس او حاضر ميشدند و بسياری از شاگردان او که شماره آنها را تا 500 تن دانستهاند، بعدها خود عالمي بزرگ و مجتهدي مسلم گرديدهاند. تعدادي از شاگردان شيخ نيز، تأثير شگرفي در اوضاع سياسي و اجتماعي دوران خود برجاي گذاشتند. ميرزا محمدحسن شيرازي با فتواي تاريخي تحريم تنباکو کمر استعمار اقتصادي انگلستان را شکست و ملا محمدکاظم خراساني معروف به آخوند خراساني يکي از زعمای روحاني انقلاب مشروطيت و سيد جمال الدين اسدآبادي که از 1266 ق به مدت چهار سال از محضر شيخ استفاده برد و تحصيلات خويش را به پايان رساند؛ تلاش زيادي در بيداري و اتحاد جهان اسلام و وحدت ميان شيعه و سني داشت و مبارزه همه جانبهاي بر عليه استعمار انگليس انجام داد.2
شيخ مرتضي انصاري زندگي بسيار زاهدانه و سادهاي داشت. وي سه همسر برگزيد و چون در 1281 ق در شهر نجف درگذشت دو دخترش به نامهاي بيبي فاطمه و بيبي زهرا که تنها فرزندان شيخ بودند توانايي مالي مناسبي براي برگزاري مراسم سوگواري نداشتند. پس از درگذشت يکي از بزرگترين مراجع تقليد شيعه گويند تمامي ماترک وي برابر هفده تومان ايراني بوده و معادل همان مقدار نيز به ديگران بدهکار بوده است.
شيخ انصاري بيش از 30 کتاب و رساله نوشته که مهمترين آنها عبارتند از: المتاجر يا المکاسب، در فقه، فرائدالاصول معروف به رسائل، در اصول فقه مشتمل بر پنج رساله درباره قطع و ظن و برائت و استصحاب و تعادل و تراجيع، اثبات التسامح في ادلة السنن، الارث، التقية،التیمم الاستدلالي، الخمس، الرضاع، الزکوة، الصلوة، الطهارة، المواسعة و المضايقه، رسالة في المشتق، رسالة في قاعدة لاضرر، صنيع العقود، فارسي و فتاوي شيخ انصاري.3
______________________________
1. مرتضي انصاري، زندگاني و شخصيت انصاري ([بي جا]: حسينعلي نوبان، 1361)، ص 57 ـ 59.
2. «انصاري شيخ مرتضي»، اثرآفرينان: زندگينامه نام آوران فرهنگي ايران (از آغاز تا سال 1300 ش)، ج1، ص 310 ـ 311.
«انصاري، شيخ مرتضي»، دايرة المعارف تشيع، ج2، ص 557 ـ 558.
عبدالهادي حائري، «شيخ مرتضي انصاري»، ترجمه نقي لطفي، مطالعات تاريخي، 3 (پاييز 1368)، ص 379 ـ 383.
عمادالدين باقي، روحانيت و قدرت (جامعه شناسي نهادهاي ديني) (تهران: سرايي، 1383)، ص 42.
مرتضي انصاري، ص 215 ـ 221.
3. «انصاري، شيخ مرتضي»، اثرآفرينان، ص 311.
«انصاري، شيخ مرتضي»، دايرة المعارف تشيع، ص 557.
محمدعلي حبيب آبادي، مکارم الاثار: در احوال رجال دوره قاجار، ج2، (اصفهان: مؤسسه نشر نفائس مخطوطات، 1342)، ص 516.