" ... ماشين حامل نخست وزير در حالي که دو موتورسوار با لباسهاي نظامي فاخر در دو طرف آن حرکت مي کردند، از طرف خيابان شاه آباد وارد ميدان بهارستان شد. سيدعلي با ديدن ماشين يک بار ديگر به وظيفه بزرگ خود انديشيد و آماده تر از پيش منتظر شد تا ماشين به او نزديک شود. بدنه ماشين برق مي زد و سيدعلي يک لحظه در خيال خود کودکان گرسنه و بي پناهي را مجسم کرد..."