ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » نهادهاي امنيتي عراق؛ 1968-2003م

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

نهادهاي امنيتي عراق؛ 1968-2003م 

 

3. «المخابرات ‌العامه» (سرويس اطلاعات)
همانطور که پيشتر اشاره شد، اين دستگاه به وسيله بعثيان ايجاد گرديد و از مراکز خود بنياد صدام محسوب مي‌شود. نظر به اهميت اين نهاد، تشکيلات ياد شده تا سال 1984 زير نظر شوراي انقلاب قرار داشت و پس از آن به مجموعه سازمان‌هاي تابعه رياست جمهوري افزوده شد. جمع‌آوري اطلاعات از کشورهاي مهم در حوزه‌هاي سياسي، اقتصادي، امنيتي، کنترل ورود و خروج اتباع بيگانه، مقابله با جاسوسان، زير نظر داشتن آمد و رفت شهروندان عراقي با خارج از کشور، مراقبت از فعاليت ديپلمات‌هاي خارجي در عراق، رهگيري مکالمات با خارج، شنود تلفني، نفوذ به درون گروه‌هاي مخالف رژيم و ... از وظايف اين سرويس محسوب مي‌شد.
 
پر واضح است برخي مسئوليت‌هاي محوله به مراکز اطلاعاتي با وظايف ديگر نهادهاي امنيتي مشترک است و به نوعي ناظر فعاليت‌هاي موازي اين دستگاه‌ها هستيم که اين امر به سوء ظن و شکاکيت بعثي‌ها باز مي‌گردد. شخص صدام نيز مايل بود گزارش‌هاي مختلف از دستگاه‌هاي امنيتي تحت امرش دريافت کند. البته خود اين مراکز بپّاي سرّي يکديگر هم بودند تا خيال صدام از بابت هرگونه طرح براندازانه‌اي آسوده خاطر باشد.
 
ساختمان اصلي «جهاز المخابرات‌العامه» (سرويس کل اطلاعات) در بغداد، نزديک نمايشگاه بين‌المللي بود و عده‌اي از مسئولان شناخته شده‌اش عبارتند از:
سعدون شاکر محمود العزاوي، از 1977 تا... .
فاضل‌البراک.
برزان ابراهيم حسن‌التکريتي، از ... تا 1983.
هشام صباح الفخري، از 1983 تا... .
شوکت احمدعطا ‌الحديثي.
وطبان (سبعاوي) ابراهيم حسن‌التکريتي.
صابرالدوري، از 1991 تا... .
مانع عبدالرشيد التکريتي، از 1994 تا 1997.
رافع دحام مجول، از 1997 تا 1999.
طاهر جليل حبوش، از 1999 تا... .
 
4. «الأمن الخاص» (امنيت ويژه)
کشف برخي توطئه‌هاي واقعي و ساختگي در نيمه نخست دهه 80 م باعث شد تا صدام موضوع حفاظت از خود، خانواده، نزديکان و مقامات عاليرتبه رژيم را به تشکيلات امنيتي جديدي محول کند. از اين‌رو مبادرت به تأسيس «مديريه الأمن‌الخاص» (اداره امنيت ويژه) کرد. اين مرکز در سال 1983 پس از برملا شدن آنچه دستگاه تبليغات بعثيان آن را دسيسه به منظور براندازي حکومت خواند، ايجاد گرديد. اين نهاد، کنترل فعاليت‌هاي مسئولان ارشد دولتي و دواير تابعه آن‌ها، بلندپايگان نظامي، رؤساي سازمان‌هاي به اصطلاح مردمي (جوانان، زنان، کارگران) را عهده‌دار بود.
 
گفته شده است پيشينه اين تشکيلات مخوف امنيتي به سنوات 1964-1966 باز مي‌گردد، آن هنگام که بعثي‌ها هنوز به قدرت نرسيده بودند درون تشکل‌شان «جهاز حنين» را ايجاد کردند و البته صدام از مؤسسان اين دستگاه اطلاعاتي بود. همين ايده در سال‌هاي بعد به تکوين «امن‌الخاص» انجاميد. در برهه‌اي افزون بر محافظت از صدام و اعضاي درجه يک خانواده‌اش، مسئوليت برخورد با طرح‌هاي براندازي، پنهان‌سازي سلاح‌هاي کشتارجمعي، و انجام برخي تصفيه حساب‌هاي فيزيکي معارضان، و البته کنترل رؤساي سرويس‌هاي امنيتي با اين نهاد بود. مقر اصلي اين مرکز در ساختمان «الحياه» نزديک يکي از کاخ‌هاي صدام در بغداد قرار داشت. نظر به اهميت وظايف اين سرويس، تمامي گزارش‌هاي آن مستقيم در اختيار صدام قرار مي‌گرفت. برخي رؤساي آن عبارت بودند از:
سعدون شاکر محمود العزاوي.
حسين کامل‌المجيد. 24
برزان ابراهيم حسن التکريتي، از 1987 تا...
فاضل ‌البراک، از... تا 1989.
حاتم حمدان العزاوي، از 1989 تا 1991.
قصي صدام 25، از 1991 تا 2003.
 

جايگاه رؤساي نهادهاي امنيتي عراق معادل وزير و البته بالاتر از آن بود. با وجود آن که اميد بود پس از سقوط رژيم فاشيستي بعث حاکم بر عراق اسناد اين مراکز امنيتي به دست مردم افتد، اما متأسفانه آمريکايي‌ها بسياري از مدارک به دست آمده را سرقت و به مکان‌هاي امن نامعلومي منتقل کردند. مسئولان عراقي با جديت سرگرم مذاکره به منظور بازگرداندن بخشي از اسناد به تاراج رفته هستند. بي‌شک در صورت بررسي اين مدارک ابعاد هولناک جنايات عفلقيان در بلاد رافدين بيش از پيش فاش خواهد شد.

صفحه 1

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. صفاءالدين تبرّائيان. انتفاظه شعبانيه، حماسه مقاومت اسلامي ملت عراق. تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1391، ص62.
2. منظور احمد حسن ‌البکر، رئيس جمهور کودتاچيان بعثي است.
3. پسر البکر.
4. من مذکـّرات حردان عبدالغفار التکريتي. به اهتمام عبدالله طاهر التکريتي، بيروت، منظمه الطلبه‌المسلمين العراقيين، بي‌تا، صص12-13، 48، 49. سپهبد حردان التکريتي از آفرينندگان کودتاي 17 تموز 1968 بود که پس از روي کار آمدن بعثيان مسئوليت‌هاي مهمي مانند وزير دفاع، معاون رئيس‌جمهوري، عضو شوراي انقلاب، جانشين فرمانده کل نيروهاي مسلح، را عهده‌دار گرديد ولي پانزده ماه بعد از کودتا از تمامي مسئوليت‌ها برکنار و کوتاه زماني پس از آن توسط سردمداران رژيم عفلقي به قتل رسيد.
5. به گمان برخي پژوهندگان، چنانچه جمعيت عراق را پيش از کودتاي بعثيان در نظر بگيريم، با امعان نظر به ميانگين عادي و متوازن رشد نفوس کشور و در نظر گرفتن آمار قربانيان در خلال دو جنگ اول (با ايران) و دوم (با کويت و سپس 33 کشور جهان) خليج فارس، همچنين توجه به فرار و مهاجرت گسترده، اکنون در سال 2003، هنگامه سقوط صدام، جمعيت عراق مي‌بايست چند ميليون نفر بيش از اين باشد. قدر مسلم اين که چند ميليون نفر عراقي در برهه مورد بحث ناپديد شده‌اند. منبع شفاهي: دکتر ابراهيم الجعفري، نخست وزير سابق عراق و دکتر احمد چلبي، رئيس کنگره ملي عراق.
6. کنعان مکيه، محقق سرشناس شيعه عراق صورتي از 34 کارگزار ارشد و بلندپايه عراق را که مورد تصفيه فيزيکي قرار گرفتند در اثر خود آورده است، نک: کنعان مکيه. جمهوريه الخوف. کلن، الجمل، 2009، صص400-405.
7. وي افزون بر رياست جمهوري، رئيس شوراي انقلاب، فرمانده کل نيروهاي مسلح، دبيرکل حزب بعث و ... نيز بود. مهم‌ترين نهاد اطلاعاتي کشور هم تحت نظارت دقيق او اداره مي‌شد.
8. رونالد ريگان، رئيس‌جمهوري آمريکا در دوره جنگ عراق با ايران، به دنبال اشغال کويت از سوي عراق طي سخناني در دانشگاه برکلي‌ بي‌پرده اظهار داشت: «حمايت [آمريکا] از عراق در سال‌هاي دهه 80[م] در برابر ايران، انتخاب بين بد و بدتر بود. سياست خصمانه ايران در زمان حيات آيت‌الله خميني و گروگانگيري کارکنان سفارت آمريکا در تهران به مدت 444 روز و نگراني از شعار صدور انقلاب به وسيله رهبران جمهوري اسلامي، ما را به سمت برقراري روابط با عراق و حمايت از رژيم صدام حسين سوق داد.» محمد اکرام انديشمند. جنگ نفت. پيشاور، آريانا، 1370 ش/ 1991م، ص 19.
9. وفيق السامرائي، حطام‌البوابه الشرقيه و حقائق عن‌الزمن السيئي في‌العراق، «قرائه جديده في حربي الخليج الاولي والثانيه. [کويت]، بي‌نا، [1997م]،ص 130.
10. همان.
11. همان، ص 174. به نوشته ژنرال سامرائي اين ديدارها و همکاري‌هاي اطلاعاتي تا پايان جنگ عراق با ايران ميان رژيم صدام و حاکميت مبارک ادامه يافت.
12. همان، ص 117.
13. به گفته احمد چلبي، قبل از جنگ صدام با ايران، عراق داراي 30 ميليارد دلار نقدينگي، 35 ميليارد دلار در مجموع قرارداد، سهام و سرمايه‌گذاري خارجي، و 11 ميليارد دلار بودجه خريد اسلحه بود. با پايان يافتن جنگ، بدهي خارجي عراق به بيش از 100 ميليارد دلار رسيد و ذخيره ارزي کشور صفر شد؛ اين در حالي است که عوايد فروش نفت در مدت ياد شده بالغ بر 119 ميليارد دلار بود ـ که آن هم از بين رفت ـ، يعني بين سال‌هاي 1980 تا 1989 بر اثر سياست‌هاي صدام، عراق 295 ميليارد دلار را از دست داد، آن هم به دستاويز ابلهانه دفاع از دروازه شرقي جهان عرب در برابر دشمن فارسي! واقعاً ابلهانه است و البته بي‌معني. وانگهي اين همه به جز زيان‌هاي جاني است که بر عراق وارد آمد. کنعان مکيه. القسوه و الصمت، الحرب و الطغيان و الأنتفاضه في‌العالم العربي. کلن، الجمل، 2005، ص 273.
14. وفيق‌السامرائي، همان، صص11-12.
15. کنعان مکيه، جمهوريه الخوف، ص 47.
16. ناظم کزار از رؤساي سرشناس سازمان امنيت عراق است. وي در زمره معدود افرادي است که در دهه پنجاه ميلادي، هنگامي که دانشجو بود، به حزب بعث ملحق شد و پس از کودتاي 17 تموز که منجر به سقوط عبدالرحمن عارف و روي کار آمدن بعثي‌ها شد توسط شخص صدام و با حمايت وي به رياست امنيت داخلي در 1969 منصوب شد. کزار به سرسختي و غيرقابل انعطاف بودن مشهور بود. درباره‌اش گفته‌اند که فاقد رحم و مروت بود و سيگار خود را گاه در موقع بازجويي از برخي متهمان سياسي در چشم آن‌ها خاموش مي‌کرد. در دوره رياست او بر امن‌العام، هزاران نفر بازداشت و تحت شکنجه‌هاي قرون وسطايي قرار گرفتند.
کزار در تدارک اجراي سوء قصد به البکر و قبضه قدرت بود. در همين ارتباط مقامات وزارتخانه‌هاي کشور و دفاع وقت را همراه جمعي از يارانش گروگان گرفت و آنان را به قتل رساند اما موفق به کشتن البکر نشد. طرح کودتاي او عقيم ماند. پس از کشف کودتا و لو رفتن عوامل آن مي‌خواست به ايران گريخته و پناهنده شود که موفق نشد. به دنبال دستگيري عوامل شبکه براندازي، به اتفاق شماري از بلندپايگان رژيم که در ميان آن‌ها تني چند از اعضاي شوراي انقلاب، دولتمردان حزبي، امنيتي، نظامي و مسئولين کشوري بودند در 8 تموز 1973 تيرباران شد.
17. دکتر فاضل ‌البراک، نويسنده برخي آثار بعثي پسند، رئيس «امن‌العام» و «المخابرات العامه» و ... حدود يک سال و اندي پس از رخداد انتفاضه شعبانيه، در تابستان 1992 که از سفر شوروي به عراق باز مي‌گشت در فرودگاه دستگير و زير شکنجه مأموران دست پرورده‌اش به جاسوسي براي روسيه و آلمان، همينطور آمريکا و اسرائيل، اعتراف کرد. کوتاه زماني بعد تيرباران و جسدش تحويل خانواده‌اش در تکريت شد. تمامي اموال منقول و غير منقول براک و افزون بر آن خانه‌اش در بغداد نيز توسط حکومت بعثي مصادره گرديد.
18. برادر سپهبد صابر الدوري، رئيس سرويس اطلاعات.
19. طاهر جليل حبوش در 1949 در تکريت متولد شد. در 1970 از دانشکده پليس فارغ‌التحصيل گرديد. در سال‌هاي 1975 تا 1977 به عنوان نماينده عراق در اتحاديه عرب تعيين شد. سنوات 1977 تا 1979 به نمايندگي دائمي عراق در سازمان ملل متحد در ژنو برگزيده شد. سال‌هاي 1992 تا 1993 به عنوان استاندار ذي قار، و پس از آن از 1994 تا 1995 به عنوان استاندار واسط منصوب گرديد. در 1995 به عنوان رئيس پليس عمومي معرفي شد. از وي آثار چندي در حوزه‌هاي اجتماعي، سياسي، تاريخي منتشر شده است. در پي سقوط رژيم بعث حاکم بر عراق، سپهبد حبوش ناپديد گرديد. گفته مي‌شود وي در يکي از کشورهاي حوزه خليج فارس به سر مي‌برد.
20. کنعان مکيه، جمهوريه الخوف، صص 58-61.
21. سرهنگ عبدالرزاق سعيدالنايف با کودتاچيان بعثي همدست و پس از موفقيت کودتا به عضويت شوراي انقلاب درآمد و از 18 تا 30 تموز 1968 به مدت 13 روز نخست‌وزير عراق شد. پس از آن بازداشت و به مغرب تبعيد گرديد. نايف در 1973 در لندن مورد سوء قصد عوامل استخبارات قرار گرفت که جان سالم بدر برد ليک در 1978 در جريان دومين ترور در لندن کشته شد.
22. سپهبد صابرالدوري در وقايع انتفاضه شعبانيه 1991م، مدير دستگاه امنيت رژيم بعث بود. وي پيش از اين که به اين سمت منصوب شود به عنوان استاندار کربلا مشغول به کار بود. الدوري پس از واژگوني حکومت صدام دستگير و پس از محاکمه ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم گرديد.
23. سرلشکر وفيق‌السامرائي در تشرين‌الثاني 1994 آنگاه که احساس کرد مورد سوء ظن مقامات ارشد عراقي قرار گرفته و در آستانه بازداشت قرار دارد، خود را به معارضان کرد در شمال عراق رساند و با کمک و همراهي جلال طالباني به خارج گريخت.
24. حسين کامل ‌المجيد در 1954 در «تل‌الذهب» تکريت متولد شد. آخرين و تنها مدرک تحصيلي‌اش گواهي خاتمه دوره ابتدايي است. پس از ترک تحصيل به عنوان محافظ ويژه صدام برگزيده شد. پس از آن به دستور صدام و خارج از ضوابط به دانشکده افسري راه يافت و رتبه‌هاي نظامي يافت. ديري نگذشت با «رغد» دختر بزرگ صدام ازدواج کرد. رغد 13 سال از او کوچک‌تر بود. از مسئوليت‌هاي وي مي‌توان به فرماندهي گارد جمهوري، وزارت صنايع، وزارت دفاع، اشاره کرد. ژنرال حسين کامل در رخداد انتفاضه مسئوليت سرکوب و قلع و قمع قيامگران در کربلا را عهده‌دار بود و در برابر بارگاه امام حسين(ع) رجز خواند! سپهبد حسين کامل شب 7 آب 1995 به همراه برادرش که باجناق وي محسوب مي‌شد و همسرانشان از عراق به اردن گريختند و اختلافاتش با صدام را برملا کرد. کمتر از هفت ماه بعد در ميان وساطت رؤساي عشاير تکريت و کارگزاران نام و نشان‌دار بعثي به عراق بازگشت. به‌رغم تعهد کتبي صدام مبني بر عفو دامادهايش، دخترانش را به اجبار از آنها جدا نمود و کمتر از يک هفته بعد در 23 فوريه 1996م/16 اسفند 1374ش خانه محل اقامت آن‌ها به آتش کشيده شد. هر دو برادر، پدر و خواهرشان پيش از ويران کردن خانه به ضرب گلوله مزدوران بعثي به قتل رسيدند. چنين وانمود شد که عشيره‌المجيد مسئوليت پاکسازي اين ننگ خانوادگي را عهده‌دار بودند.
25. دومين پسر صدام که در 1966 به دنيا آمد. وي دو سال از «عدي» نخستين پسر صدام کوچک بود. با دختر ماهر عبدالرشيد ــ از فرماندهان سرشناس عراقي و مسئول استخبارات نظامي ــ ازدواج کرد. قصي همراه برادرش در 25 ژوئيه 2003 در درگيري با نيروهاي آمريکايي در شهر موصل به هلاکت رسيد.



نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org