سکينه کريمي
Karimi@www.iichs.org
عباس اسلامي فرزند سيد علي ثقتالاسلام در سال 1292 خورشيدي در بابل ديده به جهان گشود. پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي وارد مدرسه حقوق در دانشگاه تهران شد و پس از پايان تحصيلات و گرفتن پروانه وکالت در بابل مشغول به کار شد. در سال 1313 به استخدام وزارت فرهنگ و هنر درآمد و به شغل آموزگاري در شهر بابل پرداخت ولي بعد از دو سال به کشاورزي روي آورد. 1
وي پس از فوت رضا شاه ضمن عريضهاي از محمدرضا پهلوي درخواست نمود تا جهت تشييع و جنازه رضا شاه به همراه هيئت سياسي به مصر سفر نمايد که پاسخي به درخواستش داده نشد. 2
عباس اسلامي از اواخر سال 1322 هفتهنامه زبان ملت را در بابل منتشر کرد و پس از خرداد 1323 در تهران به انتشار آن مبادرت نمود. اساس و هدف آن نشريه مبارزه با حزب توده بود و موضع ضد انگليسي داشت. اين روزنامه تا سال 1328 انتشار يافت. 3
در سال 1325 به حزب دموکرات قوامالسلطنه پيوست و رئيس حزب دموکرات بابل شد. در دوره چهاردهم کانديداي مجلس شد ولي توفيق راهيابي به مجلس نيافت و در عوض در دوره پانزدهم از سوي حزب دموکرات، به عنوان نماينده بابل به مجلس شوراي ملي راه يافت. در دوره شانزدهم نيز نماينده بابل بود و در روز ششم اسفند 1328، پس از افتتاح دوره شانزدهم به مخالفت با دولت ساعد پرداخت و با اعلام جرمي مبني بر زيرپا گذاردن قانون اساسي و عدم لياقت ، وي را مجبور به استعفا از سمت نخستوزيري نمود. 4
متن اعلام جرم:
رياست مجلس شوراي ملي ــ نظر به اينکه آقاي محمد ساعد در چند ماه اخير زمامداري خود برخلاف اصل هفتم قانون اساسي و ساير اصول قانون مزبور و قوانين ديگر عمدا با سوء نيت مرتکب جرائمي شده و نظر به اينکه نامبرده به موجب مدارک و اسناد و دلايل ترديد ناپذيري که تقديم خواهد شد در امور اقتصادي و مالي و مخصوصا در امر صادرات و واردات و خواربار عمومي خسارات جبرانناپذيري که ناشي از عدم لياقت و شايستگي مشاراليه ميباشد به خزانه عمومي و مردم وارد نموده، بدينوسيله عليه نامبرد اعلام جرم نموده طبق قانون محاکمه وزرا تقاضاي تعقيب و محاکمه نامبرده را دارم. دلايل و مدارک را در کميسيون مربوطه تقديم خواهم داشت.
پس از پايان دوره شانزدهم ديگر نتوانست به مجلس راه يابد و به همان حرفه وکالت پرداخت و تدريجا به فکر کارخانجات توليدي افتاد و چند کارخانه در مازندران تاسيس کرد و جزء سرمايهداران شد.
اسلامي از مؤسسان حزب "سوسياليست ايران" در سال 1328 بود که هدف خود را پاک ساختن ايران از مفاسد و ايجاد جامعه مترقي در کنار سلطنت مشروطه با پيروي از روش سوسياليسم ذکر نمود. 5 در همين سال توسط فرماندار نظامي بابل به اتهام داشتن مرام اشتراکي به دو سال زندان محکوم شد.
او از نمايندگاني بود که در جناح جبهه ملي قرار داشت و به همراه اللهيار صالح حائريزاده، دکتر محمد مصدق، حسين مکي، دکتر شايگان، مير سيدعلي بهبهاني، عبدالقدير آزاد، محمود نريمان، دکتر بقايي و کاظم شيباني در 29 بهمن ۱۳۲۹ پيشنهاد ملي شدن صنعت نفت را امضاء و به کميسيون نفت مجلس تقديم نمودند. ولي چون تعداد امضاکنندگان آن به حد نصاب (پانزده نفر) نرسيده بود در مجلس مطرح نشد. 6
در دوره زمامداري دکتر مصدق، در مجلس جزو گروه اقليت جمال امامي بود. در سالهاي 31 و 32 از دکتر مصدق طرفداري مينمود و مدتي نيز وکيل دادگستري بود. در سال پس از کودتاي 1332 چند کارخانه در مازندران ايجاد کرد.
در سال 1334 که احمد آرامش گروه "ترقيخواهان ايران" را پايهگذاري نمود وي يکي از اعضاي سرشناس اين گروه بود. 7
ساواک در سال 1340 با اخذ تعهد همکاري از وي با سفرش به کشور آلمان و در سال 1350 با عضويتش در هيئت مديره سنديکاي صاحبان صنعت چوب ايران موافقت نمود.
در سال 1349 مدير کارخانه پنيرسازي بابلسر بود که با سوء استفاده از مسئوليتهايش ثروت نامشروع زيادي به دست آورد. اسلامي بهائي بود و در تشکيلات فراماسونري عضويت داشت. 8
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. اسمعيل مهجوري، تاريخ مازندران، ج.2، (ساري: [بينا]، ۱۳۴۲- )، ص 70.
2. مطبوعات عصر پهلوي به روايت اسناد ساواک، [تدوين مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات]، ج3، (تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسي اسناد تاريخي، ۱۳۷۹- )، ص 357-358.
3. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران، ج1، (تهران: نشر گفتار؛ نشر علم، 1380)، ص124.
4. محمدابراهيم امير تيمور (کلالي)، ناگفتههايي از دولت دکتر مصدق، به کوشش مرتضي رسوليپور، ( تهران: موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، ۱۳۸۰)، ص 234.
5. جلال عبده، چهل سال در صحنه قضايي، سياسي و ديپلماسي ايران و جهان: خاطرات دکتر جلال عبده، ويرايش و تنظيم مجيد تفرشي، ج2، (تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا، ۱۳۶۸)، ص 1078.
6. حزب ايران، تحليلي از مبارزات ملي شدن نفت، ([بي جا]: حزب ايران، [۱۳۵؟])، ص 14-15.
7. احمد آرامش، خاطرات سياسي احمد آرامش، غلامحسين ميرزا صالح، (اصفهان: نشر جي، ۱۳۶۹)، ص12.
8. مطبوعات عصر پهلوي به روايت اسناد ساواک، ص 358.