ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» تاريخ شفاهي » سياست موازنه منفي دكتر مصدق

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

137

پیشینه فرش 

 

 

جریان شناسی سقوط پهلوی
سیر تاریخی ممنوعیت حجاب
پاکسازی و مرمت اسناد تصویری
نجم السلطنه

اخبارNEWS

تازه‌هاي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران در نمايشگاه کتاب تهران |+| سير تاريخي تحريم در کتاب «انديشه تحريم و خودباوري» منتشر مي‌شود ‎ |+|

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

سياست موازنه منفي دكتر مصدق 

مصاحبه داود اميني با محمّدمهدي عبدخدايي

 

به همين جهت، اين اشتباه است که ما فکر کنيم بين سياست آمريکا و انگلستان اختلافي وجود داشت و اين دو تا سياست در تضاد بودند و تضارب با هم داشتند؛ بلکه در پاره‏اي از جاها که انگلستان احساس مي‏کرد مي‏بايست براي حفظ منافع غرب امتيازات را به آمريکا بدهد، مي‏داد. نمونه‏اش شرکت نفت آرامکو است در عربستان، که ما مي‏بينيم با اينکه عربستان ــ عربستان سعودي کنوني ــ بعد از جنگ جهاني دوم تحت قيمومت انگليسيهاست، امّا شرکت نفت آرامکو[ي دولتي عربستان]يک شرکت نفت آمريکايي است. در همه جاي جهان سوّم، يا مناطقي که زير سيطره انگليسيها بودند، اگر انگليسيها احساس مي‏کردند که روسها قوي شده‏اند، به نوعي آمادگي پيدا مي‏کردند که يک استعمار نو ــ به قول مرحوم حسن صدر، نويسنده الجزاير و نويسنده مرد نامتناهي ــ نوعي نئوکلنياليسم به وجود بياورند. به عقيده من تضاربي بين سياست آمريکا و سياست انگليس نبود که دکتر مصدق بخواهد سياست موازنه منفي‏اش را در بين اين دو تا پياده کند؛ بلکه تضارب بين منافع غرب و شرق بود که انگلستان هم عضوي از کشورهاي غرب بود. اوضاع اين‏گونه بود که متأسفانه مورخان نخواسته‏اند اين موضوع را دقيقا بررسي کنند.

 
بعد از شهريور 1320، بعد از سال 1326، حتّي در بيرون راندن پيشه‏وري از ايران، مي‏بينيم سياست آمريکا و انگليس هماهنگ‏اند. من مي‏خواهم بگويم، تضادي نبود. حتّي خود دکتر مصدق، بعد از اينکه براي حضور در دادگاه لاهه مسافرتي مي‏کند به هلند، از آنجا به آمريکا سفر مي‏کند و در کنار ترومن عکس مي‏گيرد. مي‏گويند دکتر مصدق گفته بود که «خوب است بر سر در وزارت خارجه آمريکا نوشته شود، اينجا سفارت انگليس است»؛ يعني بعد از آن جريانات، متوجه اين هماهنگي مي‏شود.
 
به همين جهت، نظريه سياست موازنه منفي در مورد آمريکا و انگليس صادق نيست؛ امّا در مورد غرب و شرق صادق است. موضوع را از اين ديد نگاه کنيد. به همين جهت، بعد از سال 1328، غرب يک طرف قضيه بود، شرق يک طرف قضيه. غربيها در حفظ منافعشان با هم تضادي نداشته‏اند. همانطور که گفته شد، در جريان پيشه‏وري هم همين بود. آمريکا و انگليس در يک طرف قضيه بودند، روسها در طرف ديگر.
 
لذا مي‏بينيم، در سال 1328 غربيها فشار مي‏آورند در ايران مجلسي داشته باشند که هماهنگ با غرب باشد. خوب ديگر، اين مسئله‏اي است. بايد واقعا مورخان ما به اسناد آن روز مراجعه کنند، ببينند در اسناد آن روز، حتّي در اسناد وزارت خارجه، چه چيزهايي باقي مانده است. شاه به نفع غرب حرکت مي‏کرد و منافع غرب را تأمين مي‏کرد. هميشه برنامه‏اش اين بود. شاه هم منافع غرب را تأمين مي‏کرد؛ آن روزها منافع انگلستان و آمريکا مطرح نبود. و اين دو کشور در يک مسير حرکت مي‏کردند.
 
مسائلي هم پيش آمده که شاه اسلحه خودش را به دکتر مصدق داده و اينها، من معتقدم، که نشئت گرفته از همين واقعيت است؛ يعني براي اعمال سياست غرب هماهنگي وجود دارد. اگرچه در اين طرف قضيه دکتر مصدق، به عنوان يک آرمان‏گراي ملّي، قرار گرفته و چنين تصوري دارد که بايد سياست موازنه منفي‏اش را در غرب، براي آمريکا و انگليس، پياده کند.
 

به همين جهت، مسئله ملّي شدن نفت پيش مي‏آيد و لذا، قرار داد گس ـ گلشائيان مطرح مي‏گردد. در قرارداد گس ـ گلشائيان، منافع انگليس رعايت شده امّا چنين نبوده که منافع آمريکا رعايت نشود. چون در طرح مارشال، وقتي صنايع انگلستان بازسازي مي‏شود، اين بازسازي نياز به انرژي ارزان دارد و تقريبا 80% صنايع سنگين انگلستان وابسته به آمريکا مي‏شود. اين منافع جداي از هم نيستند؛ به همين دليل مي‏بينيم که در سال 1328، آمريکاييها با نهضتهاي رهايي‏بخش مخالف نيستند بهشرط اينکه نهضتهاي رهايي‏بخش بوي سوسياليسم روسي را نداشته باشند؛ در غير اين صورت، مخالف مي‏شوند. خود اين بايد مجددا مورد تحقيق قرار بگيرد. لذا، ملاحظه مي‏کنيم که آمريکا مخصوصا حزب دموکرات، هميشه چهره عوامفريبانه داشته است. در سال 1328، در اواخر دوره پانزدهم مجلس شوراي ملّي، قرارداد گس ـ گلشائيان به مجلس تقديم شد. ادوار مجلس در آن موقع دو ساله بود، مثل حالا چهارساله نبوده است. بعد از مشروطيت تا بعد از 28 مرداد 1332 ادوار مجلس دوساله بوده است.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org