بهاره فزوني
فرجالله آصف ملقب به سردار معظم فرزند آصف ديوان در سال 1260 خورشيدي به دنيا آمد.1 وي داراي تحصيلات متعارف، ملاك و نماينده دورههاي 14،13،12،11،10،9،8،7،5،4،3 و 15 از سنندج بود.2مرگ وي در سال 1333 خورشيدي در 73 سالگي اتفاق افتاد.
فرجالله آصف (1260ش.سنندج ـ 1333ش.تهران) نماينده مجلس شوراي ملي و مجلس سنا، فرزند ميرزا علينقي، از خاندان وزيري کردستان است. خانواده وي از عمده مالکان با نفوذ منطقه بودند، نياي آنان، خواجه ابراهيم، فرزند خواجه يوسف بزاز اصفهاني، در 1022ق. به خواسته حكمران كردستان، از اصفهان به حسنآباد كردستان رفت. فرزند وي، ميرزا عبدالله، در زمان حكومت احمدخان اردلان، وزير و پيشكار حكومت كردستان شد، و از آن پس اين خانواده به وزيري مشهور گرديدند. ميرزا علينقي خان، پدر آصف، در كردستان، لشكرنويس بود. وي در 1313ق. لقب آصف ديوان دريافت كرد و حدود ده سال بعد ملقب به آصف اعظم شد، اين لقب سبب آن شد كه او و فرزندانش، نامخانوادگي آصف را براي خويش برگزينند.
ميرزا فرجالله آصف، تحصيلات مقدماتي خود را نزد حاج شيخ عبدالمجيد متخلص به عرفان به پايان برد. سپس به نظاميگري روي آورد و مدتي فرماندهي قشون ظفر كردستان را عهدهدار بود. در 1293ش. پس از بازگشايي مجلس شوراي ملي، به نمايندگي از كردستان به سومين دوره اين مجلس راه يافت. در اين دوره چون عبدالحسين خان تيمورتاش نيز لقب سردار معظم داشت، آصف به سردار معظم كردستاني و تيمورتاش به سردار معظم خراساني مشهور شدند.
آصف در نخستين تجربه وكالت مجلس خود، در گروه نمايندگان بيطرف مجلس قرار داشت. پس از آن يازده دوره به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شد. او از نمايندگاني است كه طولانيترين دوره نمايندگي مجلس شوراي ملي را داشتهاند. مجلس سوم، در آبان 1294، به سبب مهاجرت شمار زيادي از نمايندگان به قم و كرمانشاه، از اكثريت افتاد و تعطيل گشت. انتخابات دوره چهارم، در ارديبهشت 1296، آغاز شد؛ ولي به علت اوضاع آشفته ناشي از اشغال کشور توسط بيگانگان، اين انتخابات حدود چهارسال بهطول انجاميد و مجلس چهارم در تير 1300 آغاز بهكار كرد. در آن انتخابات و نيز انتخابات دوره پنجم، فرجالله آصف از حوزه انتخابيه كردستان به مجلس شوراي ملي رفت. در دوره پنجم آصف از جمله نمايندگاني بود كه در 9 آبان 1304 به ماده واحده خلع قاجاريه از سلطنت و واگذاري حكومت موقت به رضاخان رأي مثبت داد. در آبان و آذر همان سال، انتخابات مجلس مؤسسان، براي تعيين تكليف حكومت كشور برگزار شد. در تهران و شهرستانها مأموران سردار سپه و شهرباني و نظاميان، سخت به تكاپو افتاده بودند؛ كساني ميتوانستند انتخاب شوند كه نامشان در صورت اسامي دولت آمده بود. فرجالله آصف نيز از اعضاي اين مجلس بود. وي كوشيد تا به عضويت هيئت رئيسه آن انتخاب شود، ولي بيش از يك رأي نياورد و ناموفق ماند. در آن سال، مجلس مؤسسان، سلطنت ايران را به رضاخان انتقال داد. آصف نيز از جمله نمايندگاني بود كه رأي به سلطنت پهلوي داد.
در دوره ششم مجلس شوراي ملي از سنندج نمايندهاي فرستاده نشد.انتخابات دوره هفتم، در تابستان 1307ش. به انجام رسيد، و فقط كساني به مجلس راه يافتند كه دولت و شخص شاه، با انتخابات آنان موافقت كرده بودند. در اين دوره آصف به نمايندگي از مردم سنندج به مجلس رفت. آصف در دوره هشتم تا يازدهم نيز با ميرزا محمدخان وكيل و محمدخان حبيبي، به نمايندگي از سنندج در مجلس شوراي ملي حضور داشت و در هر دوره انتخابات، نام آنان در ليستي قرار داشت كه استانداران و فرمانداران و رؤساي شهرباني مكلف به انتخاب و تعيين آنها به عنوان وكلاي مجلس بودند. در دوره دوازدهم و سيزدهم نيز آصف از نمايندگان سنندج در مجلس شوراي ملي بود. وي در دوره سيزدهم مستعفي گشت. در دوره چهاردهم قانونگذاري آصف مجدداً نماينده مجلس شد. در اين دوره، دو گروه عمده از نمايندگان، در برابر يكديگر صفآرايي كرده بودند: اكثريت، به رهبري طاهري؛ و گروه اقليت، به رهبري مصدق؛ آصف از اعضاي شاخص گروه اكثريت بهشمار ميرفت. در اين ميان، چند فراكسيون نيز براساس منافع مشترک سياسي يا شخصي شكل گرفت. فراكسيون اتحاد ملي، متشكل از نمايندگان دربار، از جمله اين فراكسيونها محسوب ميشد. فرجالله آصف و ناصرقلي اردلان، نماينده ديگر سنندج، از زمينداران صاحبنام، در اين فراكسيون عضويت داشتند؛ مجلس چهاردهم، پس از دادن رأي به نخستوزيري قوامالسلطنه، كه در آخرين ماههاي فعاليت آن انجام شد، در 21 اسفند 1324 به كار خود پايان داد.
تشكيل مجلس پانزدهم، تا مدتي طولاني، به تعويق افتاد. قوامالسلطنه در همان دوره فترت، براي آنكه در مجلس آينده اكثريت قاطعي بهدست آورد، حزب دمكرات ايران را تشكيل داد. در اين دوره فرجالله آصف كه از طرفداران قوام بود، به عضويت حزب دمكرات ايران درآمد. براساس گزارش شهرباني كل كشور مورخ 10 تير 1326، از منزل فرجالله آصف در سنندج، بهصورت پايگاه اوليه نمايندگان حزب دمكرات سنندج استفاده ميشد. آصف در وقفه دوساله تشكيل مجلس پانزدهم، علاوه بر فعاليتهاي ياد شده، در 1324ش. مدتي سرپرستي فرمانداري شهرستانهاي گروس و سنندج را برعهده داشت. وي در مرداد 1325، به فرمانداري اين دو شهرستان منصوب شد. در تير 1326 براي دوازدهمين بار به پانزدهمين دوره مجلس شوراي ملي راه يافت. در اين دوره نيز همچون گذشته، وي از طرفداران قوامالسلطنه بهشمار ميرفت.3 وي همچنين در فروردين ماه 1328 با كسب 1574 رأي به عنوان نماينده سنندج در مجلس مؤسسان دوم حضور يافت.
آصف در بهمن ماه 1328 به هنگام تشكيل اولين دوره مجلس سنا به عنوان سناتور انتخابي كرمانشاه به اين مجلس راه يافت.و فرزندش محمدرضا آصف (تولد 1285 ش.) كه داراي تحصيلات قديم در حدود متوسطه و ملاك بوده است كرسي پدر را در مجلس شوراي ملي به دست آورد.4فرجالله آصف در 21 دي 1333، در سن 73 سالگي بر اثر عارضه قلبي درگذشت. وي يكي از ثروتمندان درجه اول ايران محسوب ميشد. در مدتي متجاوز از 30 سال كه نماينده شورا و سنا بود، هيچوقت در مجلس نطقي نكرد و هميشه جزو اكثريت مجلس بود. پس از مرگش املاك وسيع او بين ورثه تقسيم شد و با اصلاحات ارضي و تقسيمات ديگر تدريجاً از بين رفت.5
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. حسن مرسلوند، زندگينامه رجال و مشاهير ايران (1299-1320ه.ش.) (تهران: الهام، 1369)، ج1، ص40.
2. زهرا شجيعي، نمايندگان مجلس شوراي ملي در بيست و يک دوره قانونگذاري مطالعه از نظر جامعهشناسي سياسي ([تهران]:مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي،1344)، ص349.
3. دفتر ادبيات انقلاب اسلامي، فرهنگ ناموران معاصر ايران (تهران: سازمان تبليغات اسلامي، حوزه هنري، سوره مهر،1381)، ج1، ص204-205.
4. منوچهر نظري، رجال پارلماني ايران (از مشروطه تا انقلاب اسلامي) (تهران: فرهنگ معاصر، 1390)، ص 19.
5. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران (تهران: نشر گفتار، نشر علم، 1380)، ج1، ص 23 .