ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» تاريخ شفاهي » ديدگاههاي فدائيان اسلام در مورد دکتر فاطمي

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

137

پیشینه فرش 

 

 

جریان شناسی سقوط پهلوی
سیر تاریخی ممنوعیت حجاب
پاکسازی و مرمت اسناد تصویری
نجم السلطنه

اخبارNEWS

تازه‌هاي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران در نمايشگاه کتاب تهران |+| سير تاريخي تحريم در کتاب «انديشه تحريم و خودباوري» منتشر مي‌شود ‎ |+|

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

ديدگاههاي فدائيان اسلام در مورد دکتر فاطمي 

مصاحبه داود اميني با محمّدمهدي عبدخدايي

 

مرحوم آيت‏اللّه کاشاني هم که يک پارلمانتاريست بود. اينها در يک موقعيت حساسي براي پيروزي ملت ايران دور هم جمع شده بودند. حالا حکومت به دست دکتر مصدق افتاده. دکتر مصدق هم معتقد است به اينکه بايد با دربار کنار آمد. واسطه بين دربار و دکتر مصدق و دولت، دکتر فاطمي است.

 
عکسهايي موجود است مربوط به اوايل سال 1330 نشان مي‏دهد شعبان جعفري، معروف به شعبان بيمخ، محافظ دکتر فاطمي شده است. اين عکسها را مجله پيام انقلاب در سال اول انتشارش چاپ کرده ــ در سال اول انقلاب ــ مي‏توانيد مراجعه کنيد. اين عکسهايي است که در تاريخ موجود است. امروز ما مي‏گوييم که دکتر فاطمي را شاه کشته است. هر که را ظالم بکشد، مظلوم است. به هر جهت، با گذشته‏اش کاري نداريم؛ عکس دکتر فاطمي موجود است که با محمّد مسعود دارد مشروب مي‏نوشد. مراجعه کنيد به روزنامه مرد امروز، حتما اينها را خواهيد ديد؛ يعني چنين نبود که دکتر فاطمي يک مرد مذهبي مسلماني باشد که، مثل گفته‏هاي بعضي نويسندگان، بگويند که چون روز عاشورا به دنيا آمد، اسمش را حسين گذاشتند، وقتي خواستند اعدامش کنند، تربت ريختند به حلقش. اين قصه‏هاي ساختگي با اسناد تاريخي جور در نمي‏آيد.
 
به هر جهت، در سال 1330، فدائيان اسلام زنداني هستند. واقعه اختلاف بين دکتر مصدق و دربار در 30 تير سال 1331، پيش مي‏آيد. دقّت در اينکه اختلاف در چه زماني آغاز شده، مهم است. چرا آغاز شده؟ موجبات اختلاف چه بوده؟
 
هماهنگي فدائيان اسلام و دکتر مصدق در ارديبهشت سال 30، با برخورد آنان در تير سال 31 (14 ماه بعد) با هم متفاوت است. دکتر مصدق در ارديبهشت سال 1330 نخست‏وزير شده است. قضيه مربوط به تيرماه سال 1331 است. روزي که دکتر مصدق نخست‏وزير شده، دربار کاملاً از دکتر مصدق حمايت مي‏کرده است. دکتر شايگان هم بعد از انقلاب در مصاحبه‏اش گفت: دکتر مصدق معتقد به اين همکاري بين دربار و دولت بوده است. عکس بوسه زدن آقاي دکتر مصدق، در بانک ملّي، بر دست ثريا پهلوي موجود است. زير نامه‏هايي را که دکتر مصدق در سال 1330 مي‏نويسد، امضا مي‏کند چاکر، دکتر محمّد مصدق. اينها موجود است. اينها را نمي‏شود از متن تاريخ جدا کرد.
 
امّا، سال 30 تا سال 31، درست است که فاصله کوتاهي است، امّا، دو مقطع زماني است. براي اينکه در هر تحول اجتماعي تا زماني که اين تحول جايگاه خودش را محکم نکرده، تحولات سريع انجام مي‏گيرد. اين خاصيت تحولات و نهضتهاي اجتماعي است. تنها مربوط به ايران نمي‏شود، در تمام دنيا اين‏طور است. هر نهضتي که به وجود مي‏آيد تا زماني که پايه‏هايش در بين جامعه قرص و محکم نشده، تحولات سريع انجام مي‏گيرد و اختلافات زود شروع مي‏شود و افراد به سرعت از هم جدا مي‏شوند. مخصوصا در مسائل سياسي و اجتماعي اين‏طور است.
 
اين جدايي در سال 1330 آغاز شده است. رابط بين دکتر مصدق و دربار براي وحدت دولت و دربار، دکتر فاطمي است. هميشه دکتر فاطمي بوده است. فاطمي رابط بين فدائيان اسلام و خودش بوده است. حتّي اگر برگرديم به خاطرات فدائيان اسلام، مي‏بينيم شبي که اعضاي جبهه ملّي مي‏آيند منزل حاج محمود آقايي که تصميم گرفته بشود نسبت به رزم‏آرا اقدامي صورت گيرد، دکتر فاطمي به عنوان نماينده دکتر مصدق شرکت مي‏کند و بعد در صحبتش، به نظرم، مي‏گويد: من اصالتا از طرف دکتر مصدق و نيابتا از طرف خودم شرکت مي‏کنم؛ يعني نمي‏گويد اصالتا از طرف خودم و نيابتا از طرف دکتر مصدق.
 
واژه‏ها جالب است، تفسير واژه‏ها هم جالب است. خوب، اين دکتر فاطمي، که شده معاون نخست‏وزير و کانديداي نمايندگي تهران و آن روزها شعبان جعفريها از کانديداتوري ايشان حمايت مي‏کنند و جزو محافظين ايشان هستند، نشان مي‏دهد که وحدت بين دربار و دولت به وجود آمده است.
 
هنوز صحبت از اختلاف بين نواب صفوي با دکتر مصدق پيش نيامده بود که دکتر مصدق وقتي، به قول خودش، «شرفياب مي‏شود به حضور شاه» شاه اسلحه شخص خودش را در مي‏آورد، به دکتر مصدق مي‏دهد. مي‏گويد: شنيده‏ام شما با گروههاي تندمذهبي اختلاف پيدا کرده‏ايد. من اين اسلحه را به شما مي‏دهم تا از خودتان حراست کنيد.
    
هم شاه مي‏داند که دکتر مصدق هفتادساله نمي‏تواند از خودش حراست کند، ديگران بايد محافظ او باشند، هم خود دکتر مصدق مي‏داند. دادن اسلحه، در عرف اجتماعي و سنتي ملت ايران، تفويض قدرت است.
 
شما اگر به سنتهاي ملّي مراجعه کنيد، مي‏بينيد پادشاهان و شخصيتهاي باقدرت، وقتي که مي‏خواستند تفويض قدرت کنند، اسلحه به فرماندهان هديه مي‏کردند. اين نه به خاطر اين بود که دکتر مصدق از جان خودش حراست کند، معلوم بود دکتر مصدق هفتاد ساله که اصلاً ميدان مشق و ميدان تيراندازي را نديده، مگر مي‏تواند از خودش حراست کند؟ رزم‏آرايي که ميدان مشق ديده، رزم‏آرايي که سپهبد بوده، رزم‏آرايي که افسر ارتش بوده و در جريان غائله آذربايجان حضور داشته و يکي‏يکي درجات نظامي را طي کرده، پدرش سرهنگ رزم‏آرا بوده، پدرش هم ارتشي بوده، نمي‏تواند خودش را حراست کند؛ چه برسد به دکتر مصدق حقوقدان، سياستمدار و، به قول آقايان شاهزاده قاجار تيولدار. بله، اين تفويض قدرت است. تفويض قدرتي است که در اثر توافق بين شاه و دکتر مصدق به وجود مي‏آيد و واسطه اين هماهنگي دکتر فاطمي است. دکتر فاطمي اينجا رابط بين دربار و دکتر مصدق است و در سايه همين رابطه است که دکتر فاطمي مي‏آيد توي زندان قصر، مي‏گويد: اگر نواب صفوي توي جريانات کشته شد اشکال ندارد. اين را به سرهنگ نظري مي‏گويد.
 
به خاطر همين نزديکي است که فدائيان اسلام تصميم مي‏گيرند به دکتر فاطمي تيراندازي کنند و دکتر فاطمي را مضروب کنند تا از صحنه خارج شود. دکتر فاطمي، در 26 بهمن سال 1330، مضروب شده به بيمارستان رفته. اين رابط به بيمارستان رفته است. اين اصلاحگر بين دربار و دکتر مصدق، الآن در بيمارستان بستري است به منظور معالجه.
 
حالا قصه‏هايي هست راجع به اينکه اصولاً براي درهم کوبيدن فدائيان اسلام، تيري اصابت نکرده بود؛ به نوعي سياستمدارانه عمل کردند که گفتند دکتر فاطمي مجروح شده است. حالا ما با آنها کاري نداريم. ما مي‏گوئيم اصلاً دکتر فاطمي مجروح شد، رفت بيمارستان. وقتي که رفت بيمارستان، اختلافات بين مصدق و دربار در بهمن سال 1330، شروع شد که در يک طرف قضيه مرحوم آيت‏اللّه کاشاني بود و دکتر مصدق و در يک طرف قضيه هم دربار بود. از اين موقع است که ارتش شروع مي‏کند به دخالتها. دکتر مصدق از اين زمان است که از شاه مي‏خواهد که اشرف پهلوي و امثال او را از صحنه سياست خارج کند. قبل از اين زمان، اختلافي نيست.
 
روي اسلحه‏اي که به وسيله آن به دکتر فاطمي تيراندازي شده بود، اين شعارها نوشته شده بود: قطع ايادي اجانب و سرکوبي دشمنان اسلام و ايران، اعم از روس، انگليس و آمريکا. يک طرف اسلحه هم نوشته شده بود: اجراي سريع احکام نوراني مقدس اسلام. بالاي اسلحه هم نوشته شده بود: آزادي فوري حضرت نواب صفوي و استاد خليل طهماسبي.
 
خليل طهماسبي زنداني است. فدائيان اسلام دارند به مجلس فشار مي‏آورند که بايد خليل طهماسبي آزاد بشود، چون خيانت علي رزم‏آرا مسلّم است.
 
پرونده‏هايي که از گوني سدان پيدا شده مشخص کرده که آقايان از انعقاد قرارداد نقشه‏هايي داشته‏اند و حتي قرار بوده در انعقاد يک پيمان تدافعي در ايران و خاورميانه با عراق و پاکستان، که بعدها به نام پيمان نظامي بغداد مشهور شد، نقشي داشته باشند و رزم‏آرا فرمانده اين جريان باشد.
 
اسناد اين موارد موجود است. لذا مي‏توانيم بگوييم اختلاف دکتر مصدق و دربار در اواسط فروردين ماه سال 1331 آغاز مي‏شود. حتّي تا اسفند سال 1330 اينها اختلاف ندارند. برداريد روزنامه‏هاي آن روز را بخوانيد. روزنامه شاهد، باختر امروز، کيهان و اطلاعات آن روز را بخوانيد. در همه اينها يک هماهنگي ميان شاه، دکتر مصدق و آيت‏اللّه کاشاني مشاهده مي‏شود.
 
شايد تشخيص مرحوم آيت‏اللّه کاشاني اين بوده که ما، براي ملّي شدن صنعت نفت، توافق سران را نياز داريم و به نيروهاي موجودي که، در پايين قضيه و در بدنه قضيه، موجب روي کار آمدن دکتر مصدق شدند، نيازي نداريم.
 
به هر جهت، اوّلين قرباني اين جريان فدائيان اسلام هستند. فدائيان اسلام زندان مي‏روند، شلاق مي‏خورند، آزار مي‏بينند و با نوعي تبليغات مسموم‏کننده بيشرمانه متهم به انگليسي بودن مي‏شوند. پاي فرخ شاهرخ به ميان کشيده مي‏شود. نواب صفوي، که در تمام زندگيش آه نداشته با ناله سودا کند، زمين زيرانداش و آسمان رواندازش بوده و در تمام ايران يک وجب زمين نداشته، متهم مي‏شود که از شاهرخ ليره انگليسي و، صندوق صندوق، طلا گرفته است. روزنامه باختر امروز، روزنامه شاهد، روزنامه‏هاي طرفدار دولت و راديو به فدائيان اسلام تهمتها مي‏زنند؛ مثلاً، يکي از اتهامات اين بود که چون فدائيان اسلام از قشريّون مذهبي و بنيادگرا هستند، روي زنان بيحجاب اسيد مي‏پاشند. فدائيان اسلام مي‏خواستند زنان با حجاب باشند؛ اسيد پاشيدن زنان را عريان مي‏کند. دو تا عکس هم انداختند. دو تا مصاحبه دروغين هم کرده‏اند که يک خانمي گفت: به روي من اسيد پاشيدند؛ يکي ديگر گفت: دور من چادر کشيدند؛ تهمتهاي عجيب و غريب.
 
اگر به روزنامه‏هاي سال 1951م. نگاه کنيد، مي‏بينيد همين صحبتها، همين واژه‏هايي که نسبت به حکومت فعلي اسلامي مصرف مي‏شود به کار مي‏رود، آن روز در مورد فدائيان اسلام به کار مي‏رفت: «بنيادگراهاي مذهبي»، «قشريون مذهبي» عينا موجود است. بفرستيد از آرشيوهاي جرايد اشپيگل (آلمان)، لوموند، اومانيته (فرانسه)، تايمز، تايمز مالي و... اينها را در بياورند. برداريد بخوانيد، ببينيد همين نسبتهاست يا خير. بيچاره فدائيان اسلام که مظلوم تاريخ واقع شدند و آيت‏اللّه کاشاني همين‏طور.
 
اين ديدگاه، وقتي که دولت تشکيل مي‏شود، وارد مرحله عمل مي‏گردد. حالا که جريان به مرحله عمل رسيده، اختلافات فکري ظاهر مي‏شود. و آيت‏اللّه کاشاني يک پارلمانتاريست مذهبي روحاني است که اجراي احکام اسلام را ممکن نمي‏داند. دکتر مصدق اصلاً به اجراي احکام اسلام معتقد نيست؛ يک غربگرايي است که مثل آقاي نزيه فکر مي‏کند، مي‏گويد: اجراي احکام اسلام نه ممکن است، نه مفيد و نه مقدور.
 

اين سه نيرو، قبل از سال 30، با هم متحد بودند، کابينه‏اي را روي کار آوردند که اين کابينه مي‏بايست حداقل امتيازي به اين آرمانگراهاي مذهبي بدهد. اين امتياز را نداده و، علاوه بر اينکه امتيازي نداده، دربار احساس کرده با حضور اين نيروهاي، به قول خودشان قشري، مذهبي و بنيادگرا، با وجود اينها در صحنه سياست، حاکميت دربار غيرممکن است و قطعا خارجيها هم اين را فهميدند. لذا مي‏بينيم وقتي نواب صفوي شهيد مي‏شود، روزنامه تايمز مالي مي‏نويسد: مردي که يازده سال منافع غرب را در ايران به خطر انداخته بود، ديشب تيرباران شد. اينها همه گواه بر اين مطلب است.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org