ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» تاريخ شفاهي » تلاش کسروي در ايجاد انحرافات ديني در جامعه

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

137

پیشینه فرش 

 

 

جریان شناسی سقوط پهلوی
سیر تاریخی ممنوعیت حجاب
پاکسازی و مرمت اسناد تصویری
نجم السلطنه

اخبارNEWS

تازه‌هاي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران در نمايشگاه کتاب تهران |+| سير تاريخي تحريم در کتاب «انديشه تحريم و خودباوري» منتشر مي‌شود ‎ |+|

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

تلاش کسروي در ايجاد انحرافات ديني در جامعه  

مصاحبه داود اميني با محمّدمهدي عبدخدايي

 

اينکه کتابهاي احمد کسروي مثل ورجاوند بنياد، صوفي‏گري، بهايي‏گري، تاريخ صدساله آذربايجان، شيخي‏گري، شيعه‏گري، تاريخ مشروطيت، تاريخ 28 ساله خوزستان و تاريخ آمريکا ــ که خوشبختانه من همة آنها را خوانده‏ام ــ به‏طور گسترده در کشور چاپ و پخش مي‏شود، سرمايه‏گذاري مي‏خواهد، مخصوصا در آن دورة تورّم. بعد از شهريور 20، اين مملکت دچار تورّم شده، صفهاي طويل نان به وجود آمده، سيلوها خالي شده و کاغذ کمياب است. اين بودجه از کجا تهيه شده است که شما به هر ده‏کوره‏اي برويد، مي‏بينيد که کتاب رمضان کفّاش از روضه برمي‏گردد احمد کسروي، توي خانه‏شان است. مردم قدرت خريد کتاب ندارند. ريشه‏هاي اقتصادي اين مسئله هنوز بررسي نشده است. احمد کسروي چطور آمده باهماد آزادگان را تشکيل داده ــ باهماد به معني حزب است و او در آن سازمان گروهي به نام «گروه رزمنده» براي خودش درست کرده است. اينها هزينه دارد. اين هزينه‏ها از کجا تأمين مي‏شد؟ کدام سفارتخانه بود که هزينة اينها را تأمين مي‏کرد؟ کدام سفارتخانه بود که هزينه حزب توده را تأمين مي‏کرد؟ يارانه‏هاي حزب ايران از کجا آمده؟ يارانه‏هاي حزب ارادة ملّي از کجا آمده؟

 
متأسفانه، محققين ما نيامده‏اند تحقيق کنند، بيوگرافي اين شخصيتهاي موافق و مخالف را بنويسند، وابستگيهايشان را بنويسند، عملکردشان را بنويسند. در ايران اين کار مرسوم نشده است. نويسندة تاريخ به طور سطحي از يک حادثه‏اي عبور مي‏کند. خوب، مسائلي از قبيل حضور نيروهاي خارجي در مرکز، در شهرستانهاي بزرگ، در مراکز استانها، پيدايش احزاب در پايتخت، پيدايش فضاي باز سياسي، به قول معروف، در ساية اشغال، در مرکز، وابستگي سياستمداران، رجال و دولتمردان، هرکدامشان به سفارتخانه‏اي، پيدايش روزنامه‏ها و نوعي قلم فحاش در مرکز ــ که کرامت انساني و حرمت قلم را زير سؤال مي‏بردند، وجود دارد. شما يک نگاهي به نشريات بعد از شهريور 20 بکنيد؛ مي‏بينيد که وقتي روزنامه‏ها را مي‏خوانيد روزنامه نيست، فحش نامه است. تنوير افکار نمي‏کند، مثل يکه‏بزنهاي سر محل، نيش قلمش مثل قمة آن چاقوکشي است که قمارخانه باز کرده، با فحاشي مي‏خواهد کاري بکند. روزنامه‏هاي آن روز هست؛ مي‏توانيد ملاحظه کنيد.
 
خوب، در همين زمان است که مي‏بينيم به امام صادق(ع) توهين مي‏شود، به اعتقاد توده‏هاي مردم توهين مي‏شود. روحانيتي که بعد از شهريور 1320، بعد از حضور نيروهاي خارجي در ايران، لبة تيز حمله‏اش را متوجه کرده به اينکه اين مسيحي است، آن کمونيست است، مجبور مي‏شود جهت مبارزه‏اش را متوجه نوشتجاتي کند که به آرمانخواهي شيعه حمله مي‏کند. مبارزه با اشغال از زمان مرحوم ميرزاي شيرازي، که با جريان تنباکو مخالفت کرد، به مراتب دشوارتر شده است؛ چون در زمان مرحوم ميرزاي شيرازي، به آرمان تشيّع کسي حمله نکرده است که علماي شيعه مجبور بشوند پاسخ بدهند. لذا مي‏بينيم در اين دوره است که نويسندگاني مثل مرحوم سيد نورالدّين شيرازي، مرحوم پدر من حاج شيخ غلامحسين تبريزي، مرحوم حاج سراج انصاري، دکتر عبدالحسين کافي، عطاءالله شهاب‏پور و نويسندگاني که معتقدات مذهبي داشتند مجله نور دانش را درمي‏آورند، کتاب شيعه چه مي‏گويد را در مي‏آورند، نشريه منشور برادري را درمي‏آورند، کسر کسروي يا شکست کسروي را درمي‏آورند، براي اينکه جواب بدهند.
 
عجيب اين بود که آثار اينها به طور محدود چاپ مي‏شد، اما کتابها و نشريات آنها به‏طور گسترده انتشار مي‏يافت؛ و در آنها به مقدسات شيعه توهين مي‏شد. توهين‏کنندگان، خودآگاه يا ناخودآگاه، قدم در راهي گذاشته بودند که سفارتخانه‏هايي که اين کشور را اشغال کرده بودند، مي‏خواستند. به عقيده من، پول اينها هم از همانجاها تأمين مي‏شد. امروز، مشخص شده است که پول حزب توده را روسها مي‏دادند. آن روز که حزب توده يک چهرة روشنفکري داشته، سوسياليسم يک چهرة روشنفکري داشته. کسروي که خودش را روشنفکر مي‏دانسته، در کتابش ورجاوند بنياد گفته است: همان سروش آسماني که بر دل آن پاک مرد عرب ايجاد روشنايي مي‏کرد، در دل ما هم روشنايي ايجاد کرده است. او ديني به نام پاکديني مطرح کرد. هنوز، نويسندگان ما نخواسته‏اند تحقيق کنند که چرا احمد کسروي شيوه‏هاي سنتي عزاداري را، که در سوگ مردان بزرگ، هر ملتي به نوعي انجام مي‏دهد، به حساب اعتقادات اصولي شيعه گذاشته و به آنها حمله کرده است. سينه‏زني، زنجيرزني و گريه کردن، اينها سنتهايي است که در سوگ مردان بزرگ، در هر ملّتي مرسوم است. براي خانواده‏هايشان هم همين‏جور. اينکه احمد کسروي بنويسد: «ما را نسزد پس از هزاروچهارصد سال، به سوگ مردي بنشينيم که براي حکومت جنگيده است»، چه معني دارد؟
 
بعد از شهادت حضرت سيدالشهدا(ع)، حزب شيعه حضورش را در حوزه‏هاي جلسات هفتگي اعلام کرده و اين حضور موجب تداوم تاريخيش و مبارزه‏اش با ظلم بوده است. رضاخان با سرنيزه و زور و با اشارة انگليسيها و احمد کسروي هم با قلمش بعد از شهريور 1320 جلوي اين عزاداريها را گرفته‏اند. چرا که مي‏بينيم احمد کسروي وکيل تسخيري سرپاس مختاري و پزشک احمدي است، وکيل تسخيري 53 نفر اعضاي حزب کمونيست ايران در زمان رضاخان است که يقين داريم در زمان رضاخان تا نظر اعليحضرت تعلّق نمي‏گرفت بر اينکه يکي وکيل تسخيري مخالفينش شود، وکيل تسخيريش نمي‏شد. بعد، چطوري است همين احمد کسروي آن روز وکيل تسخيري تقي اراني است ــ که در زندان قصر، به قول حزب توده شايد در بهمن سال 1318، با دست همين پزشک احمدي کشته شده است، بعد از شهريور 20 هم وکيل همين پزشک احمدي است؟ همين احمد کسروي کتاب شيعه‏گري را نوشته است، ورجاوند بنياد را نوشته است. بعد هم گنده‏اش کرده‏اند؛ به عنوان يک باسواد متفکر، زبان‏شناس، حقوقدان. يک غولي از سواد و معلومات او ساخته‏اند و بعد اين غول معلومات و سواد به شيعه حمله کرده است.
 
هجمة فرهنگي است. تا ديروز هجمة نظامي بوده به سنتهايي که حافظ استقلال بوده. در جريان تنباکو، همين جلسات مذهبي بودند که قرارداد تنباکو را لغو کردند؛ در جريان مشروطيت، همين جلسات مذهبي بوده که در آنها شيخ سليم‏ها صحبت کردند، جمال‏الدين واعظ‏ها، ملک‏المتکلمين‏ها سخن گفتند. رضاخان، براي اينکه اين پرونده را با دستور انگليسيها ببندد و تمام قيامهاي مردمي را سرکوب کند، اوّلين کاري که کرده، به نام اينکه من مخالف خرافات هستم، اين سوگواريهاي مذهبي را ممنوع کرده است.
 

بعد از رضاخان هم کسروي، با قلمش، شروع به اين کار کرده است. او، در زمان رضاخان، دادستان تهران است، رئيس دادگستري خوزستان است، مجلة پيمان را ــ زماني که هيچ مجله‏اي حق انتشار نداشته ــ منتشر مي‏کند؛ قلمش آزاد است. بعد از رضاخان هم وکيل سرپاس مختاري و وکيل پزشک احمدي است و بعدش هم اعلام مي‏کند که روحانيون بيايند نشستي در دربار برپا کنيم تا، در اين نشست، سخنانمان را بگوييم. مرحوم سيد نورالدّين شيرازي از شيراز تلگراف مي‏کند که من اوّلين کسي هستم که در اين نشست شرکت مي‏کنم و با شما مباحثه مي‏کنم. فضا، گونة ديگري بوده. بعد از شهريور 1320، متأسّفانه، سر بر آستان ساييدن در سفارتخانه‏هاي خارجي، از افتخارات رجال سياسي بوده است. مفهوم خيانت به يک کشور تبيين نشده بود.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org