مصاحبه داود اميني با محمّدمهدي عبدخدايي
شگرد ديگري که دکتر مصدق براي نابودي فدائيان اسلام به کار ميبرد اين است که پيش شاه ميرود، درست در روزهايي که نسبت به هريک از وزرا، با شاه توافق دارند. شاه سلاح خودش را در ميآورد، به دکتر مصدق ميگويد: شنيدهام گروههاي تند مذهبي ميخواهند شما را نابود کنند؛ اين سلاح را براي حراست از خودتان نگهداريد. شاه مگر نميفهميده که يک مرد شصت و چند ساله، نميتواند از خودش به وسيلة اسلحه حراست کند؟ شاه هم ميفهميده، دکتر مصدق هم ميفهميده. دکتر مصدق هم سلاح را ميگيرد. اين در حقيقت تفويض قدرت است، نه دادن سلاح براي دفاع؛ دکتر مصدق محافظ دارد. چرا در آن روز شعبان جعفري زنده باد مصدق ميگويد؟ هيچکس سئوال کرده اين را؟
تحولات به اندازهاي در ظرف اين 28 ماه با سرعت پيش ميآمده که هر لحظهاش با لحظة ديگر تفاوت داشته است. نواب صفوي خودش را با تحولات هماهنگ ميکند. دکتر مصدق، در خرداد سال 1330، در زمان نخست وزيريش، فدائيان اسلام را به کرمان، خرمآباد و بندرعباس تبعيد ميکند.
رئيس کل زندانهايش، سرتيپ جليلوند، درباري معروف است. رئيس شهربانيش مدتي سرتيپ مدّبر و مدتي سرتيپ افشار است. همين افشار طوس که بعدها مخالفين دکتر مصدق، گرفتند کشتندش و آقايان خيلي ازش تعريف ميکنند. خاطرات و زندگينامهاش را بگيريد بخوانيد و ببينيد در شمال براي تصرف املاک مردم و بدنام کردن رضاخان چقدر مردم را شکنجه داده است. معروف است زنان حامله را، براي اينکه سندشان را منتقل کنند، گود ميکنده، ميانداخته آنجا، شلاق ميزده تا سندشان را منتقل کنند. بيوگرافي افراد را بخوانيد. سرلشکر حجازي چه کاره است؟ سپهبد وثوق چه کاره است؟ اينها همه با دکتر مصدق دارند همکاري ميکنند. با فدائيان اسلام که همکاري نميکنند. همه اساميشان معلوم است کي هستند. اينکه امروز بگوييم پسر دکتر محمّد مصدق، احمد مصدق، ميگويد: پدرم گفت همانطوري که شما از جان رزمآرا دفاع کرديد، از جان من دفاع ميکنيد؛ پس از 45 سال دروغ تاريخي بسازند، با سنّت ايراني جور در ميآيد؟ ميشود قبول کرد؟
وقتي اميرعلايي وزير کشور است و دستور دستگيري نواب صفوي را به سرلشکر حجازي ميدهد، پس از 45 سال بياييم بگوييم: اميرعلائي گفت: من دستور دستگيري را ندادم، ميشود پذيرفت؟ معلوم است. قسمتان را باور کنيم يا دم خروس را؟
به هر جهت، ريشة اختلافات اين بود. فدائيان اسلام مرتبا دستگير شدند و مورد شتم و آزار حکومت دکتر مصدق قرار ميگرفتند. واحدي نامهاي دارد، در نبرد ملّت آن روز منتشر شده که عنوانش اين است:
«اعليحضرت محمّدرضا شاه پهلوي بخواند و جواب گويد»...
ما وقتي به دولت مراجعه ميکنيم، ميگويند: شخص اعليحضرت شاه دستور دستگيري فدائيان اسلام را داده است. صريحا بگوييد، صحيح است يا صحيح نيست.
هر دو طرف به گردن طرف مقابل ميانداختند. آنها ميگفتند: دربار زنداني کرده، دربار ميگفت: دولت زنداني کرده است. نواب صفوي، 20 ماه تمام، در دوران دکتر مصدق در زندان است و تا زماني که اختلاف بين دکتر مصدق و دربار نيفتاده، نواب صفوي آزاد نميشود. به محض اينکه اختلاف ميافتد، آزاد ميشود. واسطة ائتلاف چه کسي است؟ دکتر فاطمي است. دکتر فاطمي، نمايندة دکتر مصدق در تمام جلسات، در سال 1329 بوده، و عامل وحدت دربار و دکتر مصدق بود.
در سال 1330 وقتي که نواب صفوي در مخالفت با جبهة ملّي اعلاميه ميدهد، روزنامة باختر امروز به مديريت دکتر فاطمي مينويسد: جلسة آيندة فدائيان اسلام در لندن تشکيل ميشود. سردبير روزنامة باختر امروز چه کسي است؟ محمّدرضا جلالي نائيني. محمّدرضا جلالي نائيني کيست؟ پسرخالة دکتر فاطمي. اين شخص مدير روزنامه کشور بوده. بعد از 28 مرداد رئيس کانون وکلا ميشود، سناتور ميشود. کسي که تا 28 مرداد، تا روز کودتا، توي دستگاه دکتر فاطمي بوده. اين آدم چقدر مورد اعتماد دستگاه بوده که سناتور و رئيس کانون وکلا شده است؟ به نظرم ميآيد، آن روزي که اسامي اعضاي يکي از لژهاي فراماسونري در روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شد، اسم او هم جزو آن اسامي بود.
وقتي اختلاف آغاز ميشود، تهمتها شروع ميشود، تهمتهاي زشت. نواب صفوي يک تومان پول تاکسي نداشته، متهمش ميکنند که با شاهرخ ملاقات کرده، ليرههاي انگليسي را گرفته و با دکتر مصدق مخالفت کرده است. حوزههاي حزبي حزب توده، به عنوان اينکه نواب صفوي عامل ارتجاع است، از نواب صفوي چهرة انگليسي ميسازند. جبهة ملّي، روزنامههاي جبهة ملّي، باختر امروز، شاهد آن روز که هنوز با جبهة ملّي بود، سياست ما، همة روزنامهها، يک جو تبليغاتي عظيمي درست ميکنند که نواب صفوي انگليسي است و از انگليسيها پول گرفته است. هست توي روزنامههاي آن موقع. سياست ما نوشت که: چرا تکليف اين فدائيان اسلام را معلوم نميکنيد؟
انگيزههاي اختلاف در توافق دکتر مصدق و دربار، قرباني اين توافق فدائيان اسلام و رابط اين توافق، دکتر حسين فاطمي بوده. بعضي از شخصيتها در زمانهاي مختلف چهرههايشان تفاوت ميکند. من امروز دکتر فاطمي را با دکتر فاطمي سال 30، ميبينم. دکتر فاطمي مرداد سال 32 با دکتر فاطمياي که محافظش آقاي شعبان جعفري است، دوتاست. تحولات از او دو تا دکتر فاطمي ساخته است. تحولات اجتماعي، تحولات سياسي دنيا، تحولات سياسي منطقه، از او يک دکتر فاطمي ديگري ساخته است.