ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » انديشه سياسي آيت‌الله طالقاني

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

انديشه سياسي آيت‌الله طالقاني 

معصومه پريور

 

آيتالله سيد محمود طالقاني از تبار نوانديشان ديني در عصر حاضر است كه مدت نيم قرن فعاليت در حيات سياسي و اجتماعي و با تكيه بر قرآن، عمر خود را در راه احياي فكر و انديشه ديني صرف كرد و در شکل‌گيري انقلاب اسلامي سهم مهم و قابل توجهي داشته است. اين شخصيت برجسته از همان دوران كودكي تحت تأثير تعاليم پدر و اوضاع زمانه، الفباي مبارزه با استبداد را فرا گرفت و اين روند را تا واپسين سال حيات خويش ادامه داد. ايشان از زمان حكومت رضاشاه به عرصه مبارزه گام نهاد و در پايگاه مبارزاتي خويش ــ مسجد هدايت تهران ــ با سخنرانيهاي افشاگرانهاي در مقابل سياستهاي ضد اسلامي و غير قانوني رژيم ايستاد، ترفندهاي آنان را برملا كرد و بارها زنداني و تبعيد شد. با اوجگيري مبارزات ملت ايران در سال 1357، آيتالله طالقاني در كنار آيتالله بهشتي و استاد مطهري عملكرد مهمي در سازماندهي و هدايت تظاهرات مردم داشتند كه اوج اين فعاليتها راهپيمايي بزرگ تاسوعا و عاشوراي سال 1357 است. بدون شك، مرحوم آيتالله طالقاني در جريان نهضت اسلامي و پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عملكرد بسيار تأثيرگذاري داشته كه موارد مهم آن، رياست شوراي انقلاب ــ كمك به حل غائله كردستان و تركمن صحرا، اقامه نماز جمعه و حضور در مجلس خبرگان قانون اساسي ميباشد.

  

آثار و انديشه سياسي
سيد محمود طالقاني به سال 1289ﻫ . ش در روستاي گليرد طالقان، از توابع استان تهران، ديده به جهان گشود و نزد پدر خود سيد ابوالحسن طالقاني، كه از علماي روحاني برجسته تهران به شمار ميرفت، پرورش يافت.
از جمله آثار ايشان عبارت است از:
1. پرتوي از قرآن كه شامل شش جلد تفسير جزءهاي يكم تا پنجم و جزء سيام قران است.
2. ترجمه و توضيح نهجالبلاغه (از آغاز تا خطبه 81)
3. اسلام و مالكيت
4. مقدمه، پاورقي و توضيح تنبيهالامه و تنزيهالمله آيتالله نائيني
5. به سوي خدا ميرويم (خاطرات سفر حج)
6. از آزادي تا شهادت
7. تعدادي مقاله كه در كتابهاي مختلف آمده؛ از قبيل بحثي درباره روحانيت و مرجعيت كه مقاله وي با عنوان «تمركز و عدم تمركز در مرجعيت» در آن منعكس شده است.
8. مجموعه سخنرانيها و خطبههاي نماز جمعه كه با عناوين مختلف در جزوههايي به چاپ رسيده است.
 
عناصر مهم در شكلگيري انديشه سياسي آيتالله طالقاني
نقطه آغازين و محوري انديشه سياسي آيتالله طالقاني اعتقاد به توحيد است. از نظر او انديشه توحيد مانع مهمي در به بند كشيدن انسان به وسيله همنوعان خود ميگردد و بدين وسيله در حقيقت انسان به آزادي فطري و ذاتي خود دست مييابد. آيات زيادي در قرآن وجود دارد كه آزادي و اختيار را موهبتي الهي براي انسان ميدانند و طالقاني با استفاده از اين آيات معتقد است كه انسان بر اساس ميل و اراده خود داراي حق انتخاب است. (طالقاني، 92:1344)
بنابراين، او بر آزادي انسان در همه ابعاد تأكيد داشت و معتقد بود ما كه دستوري چون «لا اكراه في الدين» داريم چرا بايد از آزادي در ابعاد گوناگون ترس داشته باشيم و آزادي ديگران را سلب كنيم؛ چرا كه اسلام ميفرمايد: «قد تبين الرشد من الغيّ.» در اين صورت هيچ مشكلي با آزادي نخواهيم داشت (طالقاني، 1345: 206-205). بر اين اساس مبارزه با حكومتهاي طاغوتي ــ و به تعبير امروزي حكومتهاي استبدادي ــ جايگاه مهمي در پندار و كردار او دارد چرا كه به بند كشيدن انسانها از لوازم حكومت استبدادي است و اين مسئله با اصل فطري كه برآزادي انسان استوار است منافات دارد. وي براي حفظ آزادي و كرامت انساني، معتقد است كه بايد در جوامع قوانين و مقرراتي حاكم باشد تا بتواند از آزادي دفاع كند و اين ميسر نميشود مگر در سايه تشكيل حكومت.
 
آزادانديشي سياسي مرحوم طالقاني تا اندازهاي بود كه حتي در تدوين قانون اساسي معتقد به شركت تمام گروهها با عقايد مختلف بود و هشدار داد اگر گروههاي مخالف در تدوين قانون اساسي شركت نكنند، بايد آنها را دعوت كنيم تا عقايد خود را باز گويند. «ما هيچ وقت نبايد وحشت كنيم كه گروههاي ديگر راه پيدا كنند، حرفشان را بزنند بلكه بايد اينها را دعوت كنيم و اگر همجور و همفكر باشيم و در يكجا جمع شويم همه يك رأي داريم؛ ديگر از موازين نميتوانيم خارج شويم. مجلس اصيل اين است كه همه آراء گفته شود». مرحوم طالقاني تا اندازهاي به آزادي معتقد بود كه حتي به گروههايي كه به نام دين به محل سخنرانيها حمله نموده پوسترها و اعلاميهها را پاره ميكردند هشدار داد و گفت: «آنها كه دست به چنين اقداماتي ميزنند تصور نكنند كه به دين خدمت ميكنند بلكه يا مسلمانان ناآگاه هستند و يا آلت دست ديگراناند و هيچ توجهي ندارند». در حقيقت، انديشه آزاديخواهي طالقاني در يك تقابل بنيادين با انواع استبداد است. از سوي ديگر، در انديشه مرحوم طالقاني مبارزه با استبداد در تمامي ابعاد آن به خصوص «مبارزه با استبداد سياسي و استبداد ديني» جايگاهي ويژه دارد.
 
نحوه تعامل دينسالاري و مردمسالاري در انديشه آيتالله طالقاني
از قديمالايام در مورد حكومتها تقسيمات گوناگوني صورت گرفته است و هر انديشمندي به نوبه خود يك نوع تقسيمبندي ارائه داده است. اما به صورت كلان و در يك ديد وسيع ميتوان حكومتها را به دو گروه كلي تقسيمبندي كرد:
1. حكومتهاي داراي ديدگاه مستبدانه
2. حكومتهاي داراي ديدگاه مردمسالارانه.
 
در ديدگاه اول شخص يا گروهي خاص، حكومت كردن را حق خود دانسته و براي نظر مردم در انتخاب حاكم ارزشي قائل نيست؛ بلكه فراتر از اين رفته و تحميل نمودن خود بر آنان و در اختيار گرفتن قدرت حكومت بر مردم را عين صواب ميدانند.
 
حكومت مطلوب طرفداران اين نظريه در عمل شكلي از حكومتهاي يكهسالاري، گروهسالاري، تمامت خواه و حكومت سالاري آمرانه است.
 
اما نوع دوم، ديدگاهي است كه معتقد است انتخاب حاكم حق مردم است و مردم حق دارند راه خود را، چه در اين دنيا و چه در جهان آخرت، خود برگزينند. در اين ديدگاه نفس انتخاب بسيار بيش از نتيجه آن حائز اهميت است و يك انتخاب غلط چه بسا از انتصابي درست نيز ارزشمندتر باشد؛ چرا كه اگر مردم نحوه انتخاب كردن و برگزيدن را فرا گيرند، حتي اگر در ابتداي كار و در موردي چند به انتخابي غلط دست زنند، در درازمدت ياد خواهند گرفت كه چگونه برگزينند و بدينوسيله حكومت به سمت اصلاح خواهد رفت.
 
جريان روشنفكري ديني در ايران همواره از نگرش دوم نسبت به حكومت جانبداري ميكند و در مقابل انواع حكومتهاي آمرانه در كشور موضع گرفته است. طالقاني نيز در زمره اصلاحطلبان ديني محسوب ميشود كه متمايل به نظريه دوم است و معتقد است بايد به مردم مسئوليت داده شود تا متكي به حاكم و رهبر خود نباشند.
 
انديشه وي راجع به حكومت ميتوان در كتاب تنبيهالامه و تنزيهالمله مرحوم نائيني با مقدمه و پاورقي و توضيحاتي كه خود به آن افزوده، آشنا شد. ميرزاي نائيني اين كتاب را در توجيه عقلي و شرعي نظام حكومتي مشروطه نوشته است. وي در اين كتاب بر ضرورت وجود قانون اساسي و مجلس قانونگذاري به عنوان راهكارهايي كه ميتوانند مانع خودكامگي شوند تأكيد كرده است و كوشيده تا نشان دهد كه چارهجوييهاي عقلي انسان در زندگي اجتماعي تا آنجا كه با قطعيات شرعي در تضاد نباشد عقلاً و شرعاً موجه است. بر اساس اين ديدگاه بهترين نوع حكومت، حكومت معصوم است و در صورت عدم دسترسي به معصوم ثبوت نيابت فقها و نواب عام عصر غيبت در اقامه وظائف مذكور از قطعيات مذهب خواهد بود.1 و در صورتي كه حكومت آنان مقدور نباشد حكومتي كه، به گونهاي، علماي اسلام بر هيئت انتخابشوندگان مجلس نظارت داشته باشند از نظر شيعه موجه است2 از نظر طالقاني، سرانجام ، اين سيستم به نظام شورايي ختم ميشود. آن مرحوم عميقاً به تشكيل نظام شورايي معتقد بود و شورا، در نگاه او، يعني وارد كردن عنصر قدرت مردمي در اداره امور. وي همچنين بر تشكيل شوراها براي حل مشكلات جمهوري اسلامي پس از انقلاب نيز شديداً تأكيد ميكرد. (طالقاني، 1358، 132)
 
مباني نظريه انديشه شوراها از ديدگاه آيتالله طالقاني
بهترين راه مشاركت مردم در امر حكومت، رعايت اصل مهم قرآني و اسلامي شوراست، كه اين امر در سيره پيامبر و ائمه اطهار وجود داشته است. طالقاني در شرح تنبيهالامه و تنزيهالمله و پرتوي از قرآن، به اين مسئله پرداخته و آيههاي «شاورهم في الامر»، و «امرهم شوري بينهم» و برخي از احاديث را ناظر به لزوم مشورت پيامبر با مردم در حكومت و كشورداري ميداند و دليل مشورت كردن را چندين چيز ذكر ميكند:
              وجوب مشورت در امور و حوادث، به حسب نصوص آيات و سيره پيغمبر اكرم، از امور مسلّمه است. دلالت آيه مذكور و «شاورهم في الامر»، كه پيغمبر مقدس و معصوم را بدان خطاب و مكلف نموده، پس واضح است، ضمير جمع (هم) مرحله اولي همه مسلمانان است؛ ولي به حسب قرينه امكان و تناسب حكم با صاحبان رأي راجع به عقلاء اربابان است و «الامر» مقصود تمام كارهاي اجتماعي و سياسي است. و چون قوانين از جانب خدا ميباشد از اين حكم خارج ميباشد و آيه «امرهم شوري بينهم»، كه جمله خبريه است، دلالت دارد بر اينكه وضع امور نوعيه در ميان جامعه اين چنين است و روش پيغمبر اكرم و اميرالمومنين علي عليهالسلام براي اين بوده و اهميت دادن شورا و دستور دادن به آن يا از جهت امكان اشتباه (حاشاهم) و يا براي تطهير اجتماع و حكومت مسلمانان از تشبّه به حكومتهاي استبدادي تعليم و تربيت امت بوده. به هر حال، از آن بايد پيروي كرد.3
 
طالقاني در پرتوي از قرآن مجددا تأكيد ميكند كه شورا و مشورت پيامبر با مردم در امور اجرايي و مسائل حكومت است و الا پيامبر، بما هو رسول الله، درباره احكام و فرمانهاي الهي نيازمند مشورت نيست:
              فرمان شورا (خطاب به پيامبر) با آنان در امور اجرايي ــ نه احكام و فرامين الهي ــ است تا شخصيت بدانان دهي و شخصيتشان را بالا بري و با خود همراز و همنشين گرداني و براي آنان احترام گذاري و در مسئوليتها، در جنگ و صلح شركتشان دهي: و شاورهم في الامر.4
 
استنباط طالقاني از مسئله شورا برداشت عامي است كه در تمام امور مردم جاري ميباشد. نائيني در كتاب تنبيهالامه و تنزيهالمله شور و مشورت را در حد تشكيل مجلس و انتخاب نمايندگان از طرف ملت ميداند5، ولي طالقاني مشورت را در تمام سطوح زندگي مردم لازم و ضروري ميداند و تشكيل شوراهاي مردمي را يكي از اصول عملي خود قرار ميدهد. او در اين باره مطلبي طولاني دارد كه شايسته ذكر است:
              شورا يك اصل مترقي است، به خصوص در دنياي امروز؛ يا بايد مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند ............ نه ........ اين شورا فقط به يك عدهاي كه در كارهاي عمومي مملكت و سطوح بالا بايد دور هم جمع شوند و با هم در مورد صلح و اقتصاد و وضع كشاورزي و اقتصادي و نظام سياسي، نظر و رأي دهند، اختصاص ندارد، بلكه اين مسئله ......... است. از نظر قران و از نظر اسلام هر خانهاي بايد يك مركز شورائي باشد، هر دهكده و هر گروهي بايد در كار ...... يك شورائي داشته باشند. شما ملاحظه ميكنيد در قرآن درباره زندگي خانوادگي يعني شير دادن بچه، كه هيچ به چشم نميآيد و از نظر مردم موضوع مهمي هم نيست، ميگويد با مشورت بايد باشد ..... «الوالدات يرضعن اولادهن حولين كاملين»: مادرها بايد به حسب وضع طبيعي دو سال بچههاي خود را شير دهند، «فان ارادا فصال عن تراض منهما و تشاور ٍِِفلاجناح عليهما» اگر بخواهند بچه را از شير بگيرند بايد پدر و مادر راضي بشوند و مشورت كنند؛ صلاح بچه هست، صلاح مادر هست، از پزشك مخصوصشان استفاده كنند. وقتي قرآن در امر خانوادگي به شيردادن بچه ميگويد بايد همراه با مشورت باشد چه رسد به اداره يك دهكده، چه رسد به اداره يك روستا، چه رسد به اداره يك شهري يا كشوري، همه بايد با مشورت باشد.6
 
مطالب بالا نشان ميدهد كه طالقاني اعتقاد راسخ و عميقي به شورا داشت؛ چرا كه شورا روحيه مردمسالاري را در نظام سياسي ايجاد ميكرد. او بارها تأكيد داشت كه اين مسئله سنت به جاي مانده از پيامبر است و آن هم تكيهگاهش است. او معتقد بود كه هرچند در برخي از موارد شورا ممكن است عوارضي داشته باشد، ولي لازم است كه بهاي آن پرداخته شود. از اينرو، طالقاني به هيچوجه نگران انحراف مردم جهت انتخاب ناشايسته حاكمان نبود؛ بر عكس، دغدغه اصلي وي اين بود كه مبادا به بهانه عدم انحراف مردم عدهاي خاص حاكم شوند و استبداد در پيش گيرند و مانع رشد سياسي مردم گردند. از ديدگاه وي، جامعه مانند كودكي است كه بايد به او امر راه رفتن را، حتي به قيمت زمين خوردن چندين باره، ياد داد. چرا كه همين زمينخوردنها جزئي از راه رفتن محسوب ميشود و سبب استحكام وي ميگردد. در حكومت و نظام سياسي هم چنين اعتقادي داشت و بر اين گفته خود شواهد تاريخي نيز ميافزود:
              همه از آثار شورا بود که مدينه را بيپناه گذاردند و برخلاف نظر شخص آن حضرت (رسول اکرم (ص)) به سوي دشمن پيش راندند. با همه اينها، باز اصل شورا را تحکيم ميکند؛ چون پايه اجتماع اسلامي است براي هميشه. هر صاحب رأيي خود را شريک در سرنوشت بداند و مسلمانان براي آينده و …… تربيت شوند و بتوانند در هر زمان و هر جا، بعد از غروب نبوت، خود را رهبري کنند. اگر در اين راه و براي …… شورا هرچه زيان دهند ارزش دارد، تا با هر شکستي آراء محکمتر و قدمها ثابتتر شود و مانند بچه که همي به زمين افتد و صدمه ببيند برخيزد، تا به انديشه و پاي خود مستقيم و محکم گردد.7
 
طالقاني همواره نسبت به اجراي اصل مهم شورا و تشکيل شوراهاي اسلامي در روستاها و بخشها و شهرستانها و استانها دغدغه خاطر داشت و در هر مناسبتي به اين مسئله ميپرداخت. در 20 ارديبهشت 1358 طرح پيشنهادي براي تشکيل شوراهاي محل در چهار صفحه ارائه گرديد.8 و در آخرين نماز جمعه خود در بهشت زهرا با تأكيد فراوان گفت: «صدها بار من گفتم که مسئله شورا از اساسترين مسائل اسلامي است؛ حتي به پيامبرش، با آن عظمت، ميگويد: با مردم مشورت کن، به اينها شخصيت بده، بدانند که مسئوليت دارند و متکي به شخص رهبر نباشند.» (خطبههاي نماز جمعه :63)
 



نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org